سناریو اسلیترین
وقتی خبر پدرشدنشون رو میدیم
تام/دراکو:میگه«مگه نبودم؟ تو همیشه بچه ی من بودی و من پدرت»دستی بر شکمت میکشی و میگی«بابا بفهم اینتو بچس»اشک شوق از چشماش جاری میشه حرفی نمیزنه ولی معلومه تو دلش میگه عررررررر میپره بغلت میگه«عرررر مامان شدییی بابا شدممم»و بعد لباتو میبوسه 🙂
متیو/تئو:خوشحال میشه میپره بالا میپره پایین میگه«عرررر اونهمه تلاش میدونستم جواب میدهههه»میخندی بغلت میکنه زیر گوشت میگه«نظرت چیه یکی دیگه هم بیاریم؟ بابا شدنو دوست دارم🤦🏻♀️»
لورنزو/ریگولوس:پشمای نداشتش میریزه همینطور برگاش اصن هیچی براش نمیمونه توی شوکه گریه شوق میکنه بغلت میکنه و میگه«پس کی از من مراقبت میکنه؟ »قهقهه میزنی سرشو ناز میکنی و میگه«پشمانم جدی جدی پدر شدم عررر»
و یدونه بچه خوشگل بدنیا میاد چیز دیگه ای بذهنم نرسید امیدوارم راضی باشین لایک و کامنت فراموش نشههه
تام/دراکو:میگه«مگه نبودم؟ تو همیشه بچه ی من بودی و من پدرت»دستی بر شکمت میکشی و میگی«بابا بفهم اینتو بچس»اشک شوق از چشماش جاری میشه حرفی نمیزنه ولی معلومه تو دلش میگه عررررررر میپره بغلت میگه«عرررر مامان شدییی بابا شدممم»و بعد لباتو میبوسه 🙂
متیو/تئو:خوشحال میشه میپره بالا میپره پایین میگه«عرررر اونهمه تلاش میدونستم جواب میدهههه»میخندی بغلت میکنه زیر گوشت میگه«نظرت چیه یکی دیگه هم بیاریم؟ بابا شدنو دوست دارم🤦🏻♀️»
لورنزو/ریگولوس:پشمای نداشتش میریزه همینطور برگاش اصن هیچی براش نمیمونه توی شوکه گریه شوق میکنه بغلت میکنه و میگه«پس کی از من مراقبت میکنه؟ »قهقهه میزنی سرشو ناز میکنی و میگه«پشمانم جدی جدی پدر شدم عررر»
و یدونه بچه خوشگل بدنیا میاد چیز دیگه ای بذهنم نرسید امیدوارم راضی باشین لایک و کامنت فراموش نشههه
۷.۲k
۳۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.