مافیای عاشق p14
ویو ا/ت :
به حرف رانگ گوش دادم رفتم تو عمارت رفتم پیش جیسو وایسادم
~حالت خوبه دختر
اوم نگران نباش
موزیک پخش شد و همه با پارتنرشون رفتن و شروع به رقصیدن کردن مخصوصا جوآرا و جیمین دلم میخواست داد بزنم دنیارو آتیش بزنم اما نمیشد
ویو رانگ :
خیلی دلم برای ا/ت میسوزه اما آخه خواهر منم عاشق جیمینه نمیفهمم جیمین چی داره اخه؟
یعنی شانسی دارم که مخ ا/ت رو بزنم آخه ازش خیلی خوشم اومده الان بهترین فرصته خوبه که به رقص دعوتش کنم
÷ا/ت
بعله
÷به من افتخار میدی
~برو ا/ت برای درآوردن حرص جیمینم که شده برو
باشه.....البته باعث افتخاره
ویو ا/ت :
انگار مرده متحرک شده بودم فقط فقط برای درآوردن حرص جیمین درخواست رقصیدن رانگ رو قبول کردم که نگاه های سنگینی رو خودم حس کردم
ویو جیمین :
داشتم با جوآرا میرقصیدم که رنگ رو دیدم که رفت سمت ا/ت و بهش درخواست رقص داد و ا/ت قبول کرد چرا اینجوری شدم چرا انقدر اعصابم خورد شده ولشون کن اصلا به من چه
×ددی چت شده
_چیزی نیست جوآرا
×چی؟جوارای خالی
_جوارا رو اعصابم راه نرو فهمیدی فکرشم نکن که قهر کنی یا گریه کنی
×باشه (با حالت بغض الکی میگه)
_خب دیگه خسته شدم من میرم بیرون
×چی نه واسه چی آخه جیمین جیمینننن آه شت
وقتی دیدم جیمین رفت منم به بهونه ی خستگی از رانگ عذرخواهی کردم و رفتم پیش جیسو
جیمین کجا رفت
~به توچه ا/ت تو زندگی خودت رو بکن و بهش توجه نکن
آخه.......
~آخه ندارم
باشه
دوساعت بعد........
آخرای مهمونی بود که جیمین مست اومد تو مهمونی به زور خودش رو داشت نگه میداشت به زور جیسو رفتم جلوی در وایسادم از مهمونا خدافظی کردم که رانگ اومد و بهم دست داد
شرایط :
لایک :۵۰تا
کامنت :۴۰تا
اگر شرایط کامل شد نذاشتم نتونستم نت جور کنم ببخشید 😁
بازم ببخشید دیر شد دوستون دارم💜🩷
به حرف رانگ گوش دادم رفتم تو عمارت رفتم پیش جیسو وایسادم
~حالت خوبه دختر
اوم نگران نباش
موزیک پخش شد و همه با پارتنرشون رفتن و شروع به رقصیدن کردن مخصوصا جوآرا و جیمین دلم میخواست داد بزنم دنیارو آتیش بزنم اما نمیشد
ویو رانگ :
خیلی دلم برای ا/ت میسوزه اما آخه خواهر منم عاشق جیمینه نمیفهمم جیمین چی داره اخه؟
یعنی شانسی دارم که مخ ا/ت رو بزنم آخه ازش خیلی خوشم اومده الان بهترین فرصته خوبه که به رقص دعوتش کنم
÷ا/ت
بعله
÷به من افتخار میدی
~برو ا/ت برای درآوردن حرص جیمینم که شده برو
باشه.....البته باعث افتخاره
ویو ا/ت :
انگار مرده متحرک شده بودم فقط فقط برای درآوردن حرص جیمین درخواست رقصیدن رانگ رو قبول کردم که نگاه های سنگینی رو خودم حس کردم
ویو جیمین :
داشتم با جوآرا میرقصیدم که رنگ رو دیدم که رفت سمت ا/ت و بهش درخواست رقص داد و ا/ت قبول کرد چرا اینجوری شدم چرا انقدر اعصابم خورد شده ولشون کن اصلا به من چه
×ددی چت شده
_چیزی نیست جوآرا
×چی؟جوارای خالی
_جوارا رو اعصابم راه نرو فهمیدی فکرشم نکن که قهر کنی یا گریه کنی
×باشه (با حالت بغض الکی میگه)
_خب دیگه خسته شدم من میرم بیرون
×چی نه واسه چی آخه جیمین جیمینننن آه شت
وقتی دیدم جیمین رفت منم به بهونه ی خستگی از رانگ عذرخواهی کردم و رفتم پیش جیسو
جیمین کجا رفت
~به توچه ا/ت تو زندگی خودت رو بکن و بهش توجه نکن
آخه.......
~آخه ندارم
باشه
دوساعت بعد........
آخرای مهمونی بود که جیمین مست اومد تو مهمونی به زور خودش رو داشت نگه میداشت به زور جیسو رفتم جلوی در وایسادم از مهمونا خدافظی کردم که رانگ اومد و بهم دست داد
شرایط :
لایک :۵۰تا
کامنت :۴۰تا
اگر شرایط کامل شد نذاشتم نتونستم نت جور کنم ببخشید 😁
بازم ببخشید دیر شد دوستون دارم💜🩷
۱۴.۷k
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.