ری اکشن انهایپن وقتی بیان چهارشنبه سوری
جنگوون:اومد رو آتیش پرید یک ساعت. تو شک بود الانم رفته دعوا(پسرم کاراته کاره)
نیکی :مسابقه رقص گذاشته بود بعد از اینکه چند دور پیاپی برنده شد خسته میشه تا اینکه آهنگ فایر پلی میشه برق بش وصل میشه
سنگوون:آقای پارک خیلی کرم داره به دستور هیسونگ و مامانت ترقه انداخته زیر پای سکینه خانم الان شوهرش اومده جنگوون اومد اینم پشت سرش قایم شد الان جنگوون که دخل شوهر سکینه خانومو داد رو زمین پخش شده از خنده جنگوون:تو که از این کارا میترسی چرا کرم میرزی؟😂 سنگوون:خفه
هیسونگ :با مامانت غیبت میکنن کار دیگه ایی نمیکنه تا اینکه دوباره کرم اینو مامانت گل میکنه میره پیک نیک میندازه تو سطل اشغال سطل اشغالی مینرکه یه تکش میوفته رو پشمای بابات محله بو کله پاچه گرفته
سونو:بابات:هیسونگو ندیدی؟سونو:من هیسونگم(باباتم با دمپایی دنبالش میوفته تا یه جایی لات میبینن که می خوان خفتشون کنن برا همین زنگ میزنن جنگوون)
جیک:همه فک میکنن این یکی حداقل خوبه ولی این از همه بدتره وقتی داشته اش رشته پخش میکرده توش شکر شربت خواب آور دارو سرما خوردگی پوکی استخوان همراه با نوشابه ریخته تو اش
نیکی :مسابقه رقص گذاشته بود بعد از اینکه چند دور پیاپی برنده شد خسته میشه تا اینکه آهنگ فایر پلی میشه برق بش وصل میشه
سنگوون:آقای پارک خیلی کرم داره به دستور هیسونگ و مامانت ترقه انداخته زیر پای سکینه خانم الان شوهرش اومده جنگوون اومد اینم پشت سرش قایم شد الان جنگوون که دخل شوهر سکینه خانومو داد رو زمین پخش شده از خنده جنگوون:تو که از این کارا میترسی چرا کرم میرزی؟😂 سنگوون:خفه
هیسونگ :با مامانت غیبت میکنن کار دیگه ایی نمیکنه تا اینکه دوباره کرم اینو مامانت گل میکنه میره پیک نیک میندازه تو سطل اشغال سطل اشغالی مینرکه یه تکش میوفته رو پشمای بابات محله بو کله پاچه گرفته
سونو:بابات:هیسونگو ندیدی؟سونو:من هیسونگم(باباتم با دمپایی دنبالش میوفته تا یه جایی لات میبینن که می خوان خفتشون کنن برا همین زنگ میزنن جنگوون)
جیک:همه فک میکنن این یکی حداقل خوبه ولی این از همه بدتره وقتی داشته اش رشته پخش میکرده توش شکر شربت خواب آور دارو سرما خوردگی پوکی استخوان همراه با نوشابه ریخته تو اش
۴.۵k
۱۸ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.