پارت سی
سویونگ ـ خوب دیگه وقت صبحانه خوردن نیست برای نهار درست کردن هم زیدی دیره برو یه چیزی سفارش بده باهم بخوریم
کوک ـ باشه حالا چی سفارش بذیم
سویونگ ـ دوک بوکی
کوک ـ اوکی 👌
بعدش کوک سفارش داد و بعد از چتد مین زسید
سویونگ ـ وای خدا خیلی خوشمزه هست
کوک ـ ولی به پای دست پخت تو نمی رسه
سویونگ ـ مگه من کی غذا درست کردم یه بار هم که درست کردم تو اومدی کمکم
کوک ـ تو چرا اینجوری میکنی یه بار هم که ازت تعریف کردم زدی خرابش کدی
سویونگ ـ خوب از یه چیزی واقعیم تعریف کن
کوک ـ باشه وای تو چقدر خوشگلی
سویونگ ـ مرسی
بعدش نشستن غذاشون رو خوردن یک عالمه صحبت کردن و خندیدن و شوخی کردن همو مسخره کردن و.......
سویونگ ـ خوب من ظرف هارو میشورم تو هم خونه رو تمیز کپ
کوک ـ اوکی
بعدش کوک خونه رو تمیز کرد و سویونگ ظرف هارو شست بعدش نشستن باهم فیلم نگاه کردن
کوک ـ سویونگ کی قراره بچه دار شیم
سویونگ ـ من مگه نه گفتم بزار یک ماه بگذره بعد
کوک ـ خوب کی این یه ماه میگذره
سویونگ ـ تو دندو ن رو جیگر بزار میگذره
کوک ـ خوب برو جیگر بیار تا دندون روش بزارم زمان بگذاره
سویونک ـ نابقه ضرب المثل هم حالیت نمی شه
کوک ـ نه من بچه می خوام
سویونگ ـ من همین جوریش دارم از یه بچه مراقبت می کنم یکی دیگه هم بیارم
کوک ـ کجاست پس چرا من نمی بینمش
سویونک ـ برو توی اینه نگاه کن می بینی
کوک ـ نگو که منظورت منه
سویونگ ـ وای بلاخره فهمیدی یعنی تو کس دیگه ای هم میبینی
کوک ـ کاری نکن که همین جا بچه برات تولید کنم
سویونگ ـ تو چرا این قدر زود اعصبی میشی
کوک ـ به نظرت من اعصبی شدم
سویونگ ـ نه الا من اعصبی هم
کوک ـ باشه حالا چی سفارش بذیم
سویونگ ـ دوک بوکی
کوک ـ اوکی 👌
بعدش کوک سفارش داد و بعد از چتد مین زسید
سویونگ ـ وای خدا خیلی خوشمزه هست
کوک ـ ولی به پای دست پخت تو نمی رسه
سویونگ ـ مگه من کی غذا درست کردم یه بار هم که درست کردم تو اومدی کمکم
کوک ـ تو چرا اینجوری میکنی یه بار هم که ازت تعریف کردم زدی خرابش کدی
سویونگ ـ خوب از یه چیزی واقعیم تعریف کن
کوک ـ باشه وای تو چقدر خوشگلی
سویونگ ـ مرسی
بعدش نشستن غذاشون رو خوردن یک عالمه صحبت کردن و خندیدن و شوخی کردن همو مسخره کردن و.......
سویونگ ـ خوب من ظرف هارو میشورم تو هم خونه رو تمیز کپ
کوک ـ اوکی
بعدش کوک خونه رو تمیز کرد و سویونگ ظرف هارو شست بعدش نشستن باهم فیلم نگاه کردن
کوک ـ سویونگ کی قراره بچه دار شیم
سویونگ ـ من مگه نه گفتم بزار یک ماه بگذره بعد
کوک ـ خوب کی این یه ماه میگذره
سویونگ ـ تو دندو ن رو جیگر بزار میگذره
کوک ـ خوب برو جیگر بیار تا دندون روش بزارم زمان بگذاره
سویونک ـ نابقه ضرب المثل هم حالیت نمی شه
کوک ـ نه من بچه می خوام
سویونگ ـ من همین جوریش دارم از یه بچه مراقبت می کنم یکی دیگه هم بیارم
کوک ـ کجاست پس چرا من نمی بینمش
سویونک ـ برو توی اینه نگاه کن می بینی
کوک ـ نگو که منظورت منه
سویونگ ـ وای بلاخره فهمیدی یعنی تو کس دیگه ای هم میبینی
کوک ـ کاری نکن که همین جا بچه برات تولید کنم
سویونگ ـ تو چرا این قدر زود اعصبی میشی
کوک ـ به نظرت من اعصبی شدم
سویونگ ـ نه الا من اعصبی هم
۶.۳k
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.