Part:50
Part:50
+من...خوب.....من.....من هوفف من پیشنهادتو قبول میکنم تهیونگ میخام برای همیشه مال تو باشم
تهیونگ زبونش از خوشحالی بند اومده بود و به تته پته افتاده بود
-ی...یعنی...م...میخای...باهام...میخای باهام ازدواج کنی؟
دادی از رو خوشحالی کشید و بغض کردی
-یسس(داد)سولی بهت قول میدم قول میدم خوشبختت کنم قول میدم برات بهترین زندگی رو بسازم
+تهیونگ من کنار تو خوشبختم حتی اگه فقیر هم باشیم کنار تو خوشبختم
-مرسی
+بابت؟
-اینکه انقد خوبی....
+یاا چرا انقد دلمو میلرزونی توو
زد تو بازوی تهیونگ
-اییی دردم گرفت(الکی خنده)
+داری مسخرم میکنییی
-نه بخداااااا
+گشنمه سرم درد میکنه بدن درد دارم
-ای خداااا زود خوب شو من تحمل دیدن درد کشیدنت رو ندارم(بغض)
+هی هی هی هیی خرس عسلی من چرا بغض میکنی چشم زود خوب میشم ولی توم ازم فاصله بگیر تا مریض نشی
-چشم
+ساعت چنده
-وایسا.......ساعت ۲
+شتتتتت چقد خابیدم مهم نیس بازم خابم میاد
سولی چشمامو بست و دوباره به خاب عمیقی فرو رفت
تهیونگ با لبخند بزرگی روی صورتش داشت خدا خدا میکرد که فقط خاب نباشه و چند دقیقه بعدش هم تهیونگ به خاب رفت....
+من...خوب.....من.....من هوفف من پیشنهادتو قبول میکنم تهیونگ میخام برای همیشه مال تو باشم
تهیونگ زبونش از خوشحالی بند اومده بود و به تته پته افتاده بود
-ی...یعنی...م...میخای...باهام...میخای باهام ازدواج کنی؟
دادی از رو خوشحالی کشید و بغض کردی
-یسس(داد)سولی بهت قول میدم قول میدم خوشبختت کنم قول میدم برات بهترین زندگی رو بسازم
+تهیونگ من کنار تو خوشبختم حتی اگه فقیر هم باشیم کنار تو خوشبختم
-مرسی
+بابت؟
-اینکه انقد خوبی....
+یاا چرا انقد دلمو میلرزونی توو
زد تو بازوی تهیونگ
-اییی دردم گرفت(الکی خنده)
+داری مسخرم میکنییی
-نه بخداااااا
+گشنمه سرم درد میکنه بدن درد دارم
-ای خداااا زود خوب شو من تحمل دیدن درد کشیدنت رو ندارم(بغض)
+هی هی هی هیی خرس عسلی من چرا بغض میکنی چشم زود خوب میشم ولی توم ازم فاصله بگیر تا مریض نشی
-چشم
+ساعت چنده
-وایسا.......ساعت ۲
+شتتتتت چقد خابیدم مهم نیس بازم خابم میاد
سولی چشمامو بست و دوباره به خاب عمیقی فرو رفت
تهیونگ با لبخند بزرگی روی صورتش داشت خدا خدا میکرد که فقط خاب نباشه و چند دقیقه بعدش هم تهیونگ به خاب رفت....
۶۶۳
۲۰ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.