شاید تناسخ؟ (1)
من*
ای خدااا مدرسه دارم حوصلم نمیکشهههههه
مامان: بلند شوووووووو مدرسههه داری. عربده*
من: باشه اومدم. -کر شدم
و اما در راه مدرسه
اریسا: سیلام
من: علیک
اری: خوش میگذره؟
من: بلی
من: نمی خواستم بیام
اری: همچنین. می خواستم بمونم مانگا رو تموم کنم
من: آها
یکی از زنگ های تفریح*
ریحانه: ایزانااا_
اری: خب عزیزم بگو..🔪
ریحون: گاو منهههه
اریسا دست ریحون را میگیرد *
من: بسهه بزارید بیاییم مدرسه کله صبح
اری: صبح..؟
من: عههههه حالا هرچی
بعد از مدرسه*
من و آری و ریحون: خداحافظ
من و آری در راه*
من: خب چه خبر از_
حواسمون نبود از چراغ قرمز رد شدیم و.......
-نههههههه من جوون بودم نهههههه
.
ای خدااا مدرسه دارم حوصلم نمیکشهههههه
مامان: بلند شوووووووو مدرسههه داری. عربده*
من: باشه اومدم. -کر شدم
و اما در راه مدرسه
اریسا: سیلام
من: علیک
اری: خوش میگذره؟
من: بلی
من: نمی خواستم بیام
اری: همچنین. می خواستم بمونم مانگا رو تموم کنم
من: آها
یکی از زنگ های تفریح*
ریحانه: ایزانااا_
اری: خب عزیزم بگو..🔪
ریحون: گاو منهههه
اریسا دست ریحون را میگیرد *
من: بسهه بزارید بیاییم مدرسه کله صبح
اری: صبح..؟
من: عههههه حالا هرچی
بعد از مدرسه*
من و آری و ریحون: خداحافظ
من و آری در راه*
من: خب چه خبر از_
حواسمون نبود از چراغ قرمز رد شدیم و.......
-نههههههه من جوون بودم نهههههه
.
۱.۶k
۱۰ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.