مافیای من
با هم خوابیدن
چالیون
یاعت ۴ شب بود تصمیم گرفتم نقشم رو اجرا کنم از اتاق امدم بیرون
وایییی چقدر اتاق دارنننننن تو کدوم اتاقههه هوفففف
چالیون ارم ارم داشت اتاق ها رو نگا می کرد کع
€ خانم چیزی نیاز دارین
چالیون : هممم شمااا ( با لکنت
چالیون : می خواستگ بدونم سرویس بهداشتی کجاس
€ بفرمایید از این طرف
چالیون ؛ ممنون
رفت سرویس
چالیون : هوفففف این از کجا پیداش شددددد
چالیون از سرویس در امد خواست بره اون یکی اتاق ها رو نگاه کنه دید چند تا بادیکارد دارن میان زود رفت اتاقش
چالیون: مگههه جنگه این هنه بادیگارد بهتره فردا انجام بدم
خوابید
صبح
جیمین ویو
با زنگ گوشیم بیدار شدم دیدم ات هنوز خوابه بلند شدم رفتم پایین
جیمین : چه خبر
£ خبری نیس
جیمین : باش مراقب اون دختره باشین
£ چشم
رفت پایین صبحانه رو خورد رفت شرکت
چالیون ویو
از بالکن نگاه کردم دیدم جیمین رفت زود رفتم اتاق ها روونگاه می کردم در یکیش رو باز کردم اون اتاق شکنجه بود چقدر باحال بود داخل اتاق شدم تم سیاه و قرمز داشت تمام وسایل شکنجه بود حتی تنفگ رفتم یک تنفگ کوچیک برداشتم گذاشتم رو جیبم از اتاق امدم بیرون بلخره اتاق کار جیمین رو پیدا کردم داشتم میگشتم یهو صدای ات امد
ات ویو
بلند شدم دیدم مثل همیشه جیمین نیس رفتم اتاق چالیون تو اتاق نبود
ات : چالیون
ات رفت پایین
ات : اجوما چالیون رو ندیدی
اجوما : نیومدن پایین
ات رفت بالا دید چالیون از اتاق جیمین در امد رفت سرویس خواست باز کنه
ات : چالیون
چالیون ؛ ات
ات : تمام خونه رو گشتم نبودی
چالیون : تو اتاقم بودم
ات : اها باش
ات : بیا صبحانه بخوریم
چالیو ن: باشه تو برو منگ میام
ات رفت
چالیون : هوفففففف
صیحانه خوردن
چند روز گذشت چالیون نتونسته بود سن یا مدارک رو پیدا کنه که یک روز جیمین داشت با گوشی صحبت می کرد چالیون شنید
مکالمه
جیمین : باشه
جیمین : سند ویلای ..... ( مثلا اسم ویلا ) واسه چی می خوای ؟
جیمین : باشه برو تو اتاقم تو کمد هس
جیمین : باشه خدافظ
ات و چالیون و جیمین داشت نهارمیوخورون
چالیون : همم ببخشید
جیمین : اهوم
چالیون : رشته من حساب داریه تو شرکتون نیاز به منشی نیس ؟
جیمین : همم نمد
چالیون : از کارای مافیای هم سردر میارم
جیمین : باشه فردا صبح ساعت ۷
چالون ؛ واقعا
جیمین : اهوم
چالیون ؛ ممنون
جیمین : چند تا قانون داره باید رعایت کنی
چالیون : باشه چشم
خلاصههه صبح شد رفتن شرکت منشی اصلیش همه چیو گفت
سانکو : دقانون اخر نباید تا وقتی که اقای پارک گفتن وارد اتاقش بشین
چالیون : ممنون
رفت کارش رو شروع کرد
چالیون زنگ زد به چان سو
چان سو : چی شد برداشتی
چالیون : نه هنوز
چان سو : خب
چالیون : یک نقشه دارم
چان سو : هم
چالیون : جیمین اگر اموالش رو از دست بده بازم عاشق ات می مونه شاید هم دوستاش کمکش کردن می خوای این رابطه رو کلا خراب کنم
چان سو : هم چه طوری
چالیون : می خوام به جیمین بچسبم و باهاش صمیمی شم بعدش تو ابش قرص تحریک کنده بریزم تا مست بشه و باهام ...... بعدش فیلمش رو بفرستم به ات و همه چی تمام بشههه
چالیون
یاعت ۴ شب بود تصمیم گرفتم نقشم رو اجرا کنم از اتاق امدم بیرون
وایییی چقدر اتاق دارنننننن تو کدوم اتاقههه هوفففف
چالیون ارم ارم داشت اتاق ها رو نگا می کرد کع
€ خانم چیزی نیاز دارین
چالیون : هممم شمااا ( با لکنت
چالیون : می خواستگ بدونم سرویس بهداشتی کجاس
€ بفرمایید از این طرف
چالیون ؛ ممنون
رفت سرویس
چالیون : هوفففف این از کجا پیداش شددددد
چالیون از سرویس در امد خواست بره اون یکی اتاق ها رو نگاه کنه دید چند تا بادیکارد دارن میان زود رفت اتاقش
چالیون: مگههه جنگه این هنه بادیگارد بهتره فردا انجام بدم
خوابید
صبح
جیمین ویو
با زنگ گوشیم بیدار شدم دیدم ات هنوز خوابه بلند شدم رفتم پایین
جیمین : چه خبر
£ خبری نیس
جیمین : باش مراقب اون دختره باشین
£ چشم
رفت پایین صبحانه رو خورد رفت شرکت
چالیون ویو
از بالکن نگاه کردم دیدم جیمین رفت زود رفتم اتاق ها روونگاه می کردم در یکیش رو باز کردم اون اتاق شکنجه بود چقدر باحال بود داخل اتاق شدم تم سیاه و قرمز داشت تمام وسایل شکنجه بود حتی تنفگ رفتم یک تنفگ کوچیک برداشتم گذاشتم رو جیبم از اتاق امدم بیرون بلخره اتاق کار جیمین رو پیدا کردم داشتم میگشتم یهو صدای ات امد
ات ویو
بلند شدم دیدم مثل همیشه جیمین نیس رفتم اتاق چالیون تو اتاق نبود
ات : چالیون
ات رفت پایین
ات : اجوما چالیون رو ندیدی
اجوما : نیومدن پایین
ات رفت بالا دید چالیون از اتاق جیمین در امد رفت سرویس خواست باز کنه
ات : چالیون
چالیون ؛ ات
ات : تمام خونه رو گشتم نبودی
چالیون : تو اتاقم بودم
ات : اها باش
ات : بیا صبحانه بخوریم
چالیو ن: باشه تو برو منگ میام
ات رفت
چالیون : هوفففففف
صیحانه خوردن
چند روز گذشت چالیون نتونسته بود سن یا مدارک رو پیدا کنه که یک روز جیمین داشت با گوشی صحبت می کرد چالیون شنید
مکالمه
جیمین : باشه
جیمین : سند ویلای ..... ( مثلا اسم ویلا ) واسه چی می خوای ؟
جیمین : باشه برو تو اتاقم تو کمد هس
جیمین : باشه خدافظ
ات و چالیون و جیمین داشت نهارمیوخورون
چالیون : همم ببخشید
جیمین : اهوم
چالیون : رشته من حساب داریه تو شرکتون نیاز به منشی نیس ؟
جیمین : همم نمد
چالیون : از کارای مافیای هم سردر میارم
جیمین : باشه فردا صبح ساعت ۷
چالون ؛ واقعا
جیمین : اهوم
چالیون ؛ ممنون
جیمین : چند تا قانون داره باید رعایت کنی
چالیون : باشه چشم
خلاصههه صبح شد رفتن شرکت منشی اصلیش همه چیو گفت
سانکو : دقانون اخر نباید تا وقتی که اقای پارک گفتن وارد اتاقش بشین
چالیون : ممنون
رفت کارش رو شروع کرد
چالیون زنگ زد به چان سو
چان سو : چی شد برداشتی
چالیون : نه هنوز
چان سو : خب
چالیون : یک نقشه دارم
چان سو : هم
چالیون : جیمین اگر اموالش رو از دست بده بازم عاشق ات می مونه شاید هم دوستاش کمکش کردن می خوای این رابطه رو کلا خراب کنم
چان سو : هم چه طوری
چالیون : می خوام به جیمین بچسبم و باهاش صمیمی شم بعدش تو ابش قرص تحریک کنده بریزم تا مست بشه و باهام ...... بعدش فیلمش رو بفرستم به ات و همه چی تمام بشههه
۱۶.۱k
۳۰ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.