پارت 52
ویو هلن
که یهو یه چیزی به سرم خورد و...
(چند ساعت بعد)
ویو کوک
توی خونه بودم داشتن
همه جا رو زیر رو میکردن
که صدای کیلید اومد اعضا بودن
کوک: هلن(ذوق)
ته: هلن توی تخت کنار تو خواب بود
کوک: شما کجا بودین؟
ته: ماموریت داشتیم
کوک: پس هلن کجاسسسسس(عصبی)
جیمین: منظورت چیه؟
کوک: از صبح هلن نیس همه جا رو زیر رو کردم
جین: باید بریم دنبالش
گوشی کوک زنگ میخوره
و کوک جواب میده
طرف: دلت برا هلن تنگه؟
کوک: تو کی هستی
طرف: اون مهم نیس نیم ساعت دیگه بیا به این ادرس(گغت) میبینمت
ددی(قطع کرد)
کوک: فهمیدم که هلن رو برده سریع اماده شین(عصبی)
(توی ماشین)
نامی: یکم یواش تر برو یهو نفرستیمون
سینه قبرستون
کوک: هیچی نمیشه) عصبی
رسیدیم
اسلحه هامون
رو گرفتیم رفتیم تو یه کارخونه متروکه بود روی زمین با رنگ قرمز
علامت کشیده شده بود دنبالش کردیم که رسیدیم به یه اتاق در رو باز کردم هلن به صندلی بسته شده بود
هلن: کوک... کوک... نه نیا... این... این...
می سون دهنش رو گرفت: این یه تلس، ددی های من....
که یهو یه چیزی به سرم خورد و...
(چند ساعت بعد)
ویو کوک
توی خونه بودم داشتن
همه جا رو زیر رو میکردن
که صدای کیلید اومد اعضا بودن
کوک: هلن(ذوق)
ته: هلن توی تخت کنار تو خواب بود
کوک: شما کجا بودین؟
ته: ماموریت داشتیم
کوک: پس هلن کجاسسسسس(عصبی)
جیمین: منظورت چیه؟
کوک: از صبح هلن نیس همه جا رو زیر رو کردم
جین: باید بریم دنبالش
گوشی کوک زنگ میخوره
و کوک جواب میده
طرف: دلت برا هلن تنگه؟
کوک: تو کی هستی
طرف: اون مهم نیس نیم ساعت دیگه بیا به این ادرس(گغت) میبینمت
ددی(قطع کرد)
کوک: فهمیدم که هلن رو برده سریع اماده شین(عصبی)
(توی ماشین)
نامی: یکم یواش تر برو یهو نفرستیمون
سینه قبرستون
کوک: هیچی نمیشه) عصبی
رسیدیم
اسلحه هامون
رو گرفتیم رفتیم تو یه کارخونه متروکه بود روی زمین با رنگ قرمز
علامت کشیده شده بود دنبالش کردیم که رسیدیم به یه اتاق در رو باز کردم هلن به صندلی بسته شده بود
هلن: کوک... کوک... نه نیا... این... این...
می سون دهنش رو گرفت: این یه تلس، ددی های من....
۳.۶k
۱۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.