تکپارتی
تکپارتی جیمین: وقتی تو کنسرت ازت خواستگاری میکنه 《درخواستی》
سلام کیم ا/ت هستم.
25سالمه.و با یه برادر بزرگ تر لز خودم یعنی کیم تهیونگ زندگی می کنم.
یه دوست پسر دارم به اسم پارک جیمین که خیلی دوسش دارم ولی نمی دونم چرا این چند روزه باهام سرد رفتار میکنه ترجیح دادم اهمیت ندم گفتم شاید تو کمپانی سرش شلوغه.
داداشم امروز اومد پیشم و گفت چند روز دیگه کنسرت دارن و منو به کنسرت دعوت کرد و منم رد نکردم و قبول کردم.
پایان ویو ا/ت
سلام پارک جیمین هستم. عضو گروه بی تی اس.27سالمه.یه دوست دختر دارم به اسم کیم ا/ت که خواهر یکی از هم گروهی هامه تهیونگ یه بار که با ته اومده بود اینجا باهاش اشنا شدم و بهش اعتراف کردم اونم قبول کرد.
خیلی دوسش دارم ولی چند روز به خاطر اینکه قراره ازش خاستگاری کنم باهاش سرد بر خورد میکنم.
به ته گفتم ا/ت رو برای کنسرت دعوت کنه تا اونجا ازش خاستگاری کنم.
حلقه خریده بودم تمام برنامه ریزی ها اینکه چجوری ازش خاتگاری کنم اماده بود ولی امیدوار بودم کارمون به جدایی نکشه.😞
پایان ویو جیمین
ویو ا/ت
دو روز دیگه کنسرت بود .رفتم کمدمو گشتم ولی یه لباس مناسب پیدا نکردم تصمیم گرفتم برم بیرون تا یه لباس جدید بخرم .
رفتم حموم یه دوش گرفتم بعد ۱۵ مین اومدم بیرون چون موهام ساف بود فقط یه باد سشوار گرفتم ، رفتم لباس مورد نظر و پوشیدم یه ارایش لایت کردم و ماسکمو زدم سوئیچ ماشینمو برداشتم از خونه زدم بیرون.
پرش زمانی وقتی رسید فروشگاه
تمام فروشگاها رو یکی یکی گشتم ولی لباس مَد نظرمو پیدا نکردم
خلاصه بعد کلی گشتن لباسمو خریدم و چون خسته بودم برگشتم به سمت خونه.
پرش زمانی به روز کنسرت
با الارم گوشیم از خواب پاشدم ساعت ۹ صبح بود . رفتم سرویس کارایه مربوطه رو انجام دادم و اومدم بیرون. به سمت پایین رفتم میز صبحانا اماده بود که با برگه ای روی میز مواجه شدم نامه ی تهیونگ بود.
روش نوشته بود
سلام خواهر قشنگم صبحانتو کامل بخور مراقب خودتم باش واسه کنسرت دیر نکن دوست دارم از طرف داداشت ته.
بعد لز خوندن نامه صبحانمو خوردم چون حوصلم سر رفته بود نشستم فیلممو دیدم
پرش زمانی به ساعت ۳ بعد از ظهر
تمام حواسم به فیلم بود که یه لحظه چشم به ساعت خورد مثل برق گرفته ها از جام پاشدم سری به سمت حموم رفتم یه دوش ۲۵مینی گرفتم و اومدم بیرون موهامو با سسوار خشک کردم و بهش حالت دادم یه ارایش لایت ولی خفن کردم به ساعت که نگاه کردم ساعت ۴:۱۵ دقیقه رو نشون میداد کنسرت ساعت ۵ بود و من فقط ۴۵ دقیقه وقت داشتم سری بلند شدم لباسی رو کا واسه کنسرت خریده بودم و پوشیدم سوئیچ ماشینو برداشتم از خونه زدم بیرون و به سمت محل کنسرت رفتم.
بعد از ۳۰ مین رسیدم. ماشین و پارک کردم و به سمت محل اجرا رفتم. شماره صندلیمو پیدا کردم دقیقا ردیف اول میتونستم به راحتی اجرا رو ببینم
نشتم بعد چندمین اعضا اومدن برای اجرا
سلام کیم ا/ت هستم.
25سالمه.و با یه برادر بزرگ تر لز خودم یعنی کیم تهیونگ زندگی می کنم.
یه دوست پسر دارم به اسم پارک جیمین که خیلی دوسش دارم ولی نمی دونم چرا این چند روزه باهام سرد رفتار میکنه ترجیح دادم اهمیت ندم گفتم شاید تو کمپانی سرش شلوغه.
داداشم امروز اومد پیشم و گفت چند روز دیگه کنسرت دارن و منو به کنسرت دعوت کرد و منم رد نکردم و قبول کردم.
پایان ویو ا/ت
سلام پارک جیمین هستم. عضو گروه بی تی اس.27سالمه.یه دوست دختر دارم به اسم کیم ا/ت که خواهر یکی از هم گروهی هامه تهیونگ یه بار که با ته اومده بود اینجا باهاش اشنا شدم و بهش اعتراف کردم اونم قبول کرد.
خیلی دوسش دارم ولی چند روز به خاطر اینکه قراره ازش خاستگاری کنم باهاش سرد بر خورد میکنم.
به ته گفتم ا/ت رو برای کنسرت دعوت کنه تا اونجا ازش خاستگاری کنم.
حلقه خریده بودم تمام برنامه ریزی ها اینکه چجوری ازش خاتگاری کنم اماده بود ولی امیدوار بودم کارمون به جدایی نکشه.😞
پایان ویو جیمین
ویو ا/ت
دو روز دیگه کنسرت بود .رفتم کمدمو گشتم ولی یه لباس مناسب پیدا نکردم تصمیم گرفتم برم بیرون تا یه لباس جدید بخرم .
رفتم حموم یه دوش گرفتم بعد ۱۵ مین اومدم بیرون چون موهام ساف بود فقط یه باد سشوار گرفتم ، رفتم لباس مورد نظر و پوشیدم یه ارایش لایت کردم و ماسکمو زدم سوئیچ ماشینمو برداشتم از خونه زدم بیرون.
پرش زمانی وقتی رسید فروشگاه
تمام فروشگاها رو یکی یکی گشتم ولی لباس مَد نظرمو پیدا نکردم
خلاصه بعد کلی گشتن لباسمو خریدم و چون خسته بودم برگشتم به سمت خونه.
پرش زمانی به روز کنسرت
با الارم گوشیم از خواب پاشدم ساعت ۹ صبح بود . رفتم سرویس کارایه مربوطه رو انجام دادم و اومدم بیرون. به سمت پایین رفتم میز صبحانا اماده بود که با برگه ای روی میز مواجه شدم نامه ی تهیونگ بود.
روش نوشته بود
سلام خواهر قشنگم صبحانتو کامل بخور مراقب خودتم باش واسه کنسرت دیر نکن دوست دارم از طرف داداشت ته.
بعد لز خوندن نامه صبحانمو خوردم چون حوصلم سر رفته بود نشستم فیلممو دیدم
پرش زمانی به ساعت ۳ بعد از ظهر
تمام حواسم به فیلم بود که یه لحظه چشم به ساعت خورد مثل برق گرفته ها از جام پاشدم سری به سمت حموم رفتم یه دوش ۲۵مینی گرفتم و اومدم بیرون موهامو با سسوار خشک کردم و بهش حالت دادم یه ارایش لایت ولی خفن کردم به ساعت که نگاه کردم ساعت ۴:۱۵ دقیقه رو نشون میداد کنسرت ساعت ۵ بود و من فقط ۴۵ دقیقه وقت داشتم سری بلند شدم لباسی رو کا واسه کنسرت خریده بودم و پوشیدم سوئیچ ماشینو برداشتم از خونه زدم بیرون و به سمت محل کنسرت رفتم.
بعد از ۳۰ مین رسیدم. ماشین و پارک کردم و به سمت محل اجرا رفتم. شماره صندلیمو پیدا کردم دقیقا ردیف اول میتونستم به راحتی اجرا رو ببینم
نشتم بعد چندمین اعضا اومدن برای اجرا
۱۱.۹k
۲۰ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.