پارت نهم عشق مافیایی
ج. شوهر آیندت
ا.ت. خب آهان
یهو گوشی ا.ت زنگ میخوره [ بکی . بکهیون]
مکالمه
ا.ت. بلی
بکی. خانم معلوم هست کجایین
ا.ت . مگه ساعت چنده
بکی. ۱۲
ا.ت. اوووه ولی عیبی ندار باییییی
بکی. خدا نگهدار فقط زودتر بیاین
ا.ت. اوک بایییی
پایان مکالمه
ا.ت ویو
گوشی رو قطع کردم که دیدم جیمین عصبی داره نگام میکنه
ا.ت. چته مگه ارث باباتو خوردم
ج. کی بود داشتی باهاش حرف میزدی[عصبی ]
ا.ت. دستیارم بکهیون
ج. آهان
ا.ت . میتونی منو ببری خونم
خ. آره بیا بریم
فلش بک خونه ا.ت
مجددا ا.ت ویو
جیمین رسوندم خونه
ا.ت. میای تو
ج. نه خاتمه میرم بخوابم تو هم یک چیز بخور بگیر بکپ[ 😐🥸]
ا.ت. اوکی بای
ج. بای
جیمین رفت
خب خب تموم شد خدافس برو سر خونه زندگین نیگا میکنه😐
ا.ت. خب آهان
یهو گوشی ا.ت زنگ میخوره [ بکی . بکهیون]
مکالمه
ا.ت. بلی
بکی. خانم معلوم هست کجایین
ا.ت . مگه ساعت چنده
بکی. ۱۲
ا.ت. اوووه ولی عیبی ندار باییییی
بکی. خدا نگهدار فقط زودتر بیاین
ا.ت. اوک بایییی
پایان مکالمه
ا.ت ویو
گوشی رو قطع کردم که دیدم جیمین عصبی داره نگام میکنه
ا.ت. چته مگه ارث باباتو خوردم
ج. کی بود داشتی باهاش حرف میزدی[عصبی ]
ا.ت. دستیارم بکهیون
ج. آهان
ا.ت . میتونی منو ببری خونم
خ. آره بیا بریم
فلش بک خونه ا.ت
مجددا ا.ت ویو
جیمین رسوندم خونه
ا.ت. میای تو
ج. نه خاتمه میرم بخوابم تو هم یک چیز بخور بگیر بکپ[ 😐🥸]
ا.ت. اوکی بای
ج. بای
جیمین رفت
خب خب تموم شد خدافس برو سر خونه زندگین نیگا میکنه😐
۳.۷k
۰۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.