⛓🖇my dady🖇⛓ p.3
بعد از خوردن رفتم بالا داخل اتاقم و
رفتم جلو اینه سرتا پا وایسادم پیرهنمو دراوردم فقط شلوارک پام بود
جیمین:او من چقد سسکی هسم
کوک:بله معلومه
جیمین: یا خدا تو کی امدی
کوک:همین الان که داشتی خودتو برنداز میکردی
جیمین:ادم تو خونه خودشم امنیت نداره(زیر لب)
(پرش زمانی ساعت ۷ شب )
جیمین:اینا کجان چرا نیومدن
کوک:الان میان
بعد از چند مین پر خونم شده بود بوی سیگار و مشروب و کلی دختر پسر ....
عرق کرده بودم از بس رقصیدم رو مبل لم داده بودم و دکمه های اول و دوم پیرهنم باز کردم و همونطور مشروب تو دستم و میخوردم ...
راوی
یکی از دخترا رفت روی پای جیمین نشست و دستشو دور گردن جیمین حلقه کرد و خودشو بیشتر بهش نزدیک کرد پیشونیشو به پیشونی جیمین چسبوند و شروع کرد به بوس کردنش جیمینم تکون نمیخورد
(ویو جیمین)
ازش جدا شدم و پاشدم رفتم بیرون هوا بخورم
یک ساعت بعد کوک همه رو کرد بیرون و خونه رو تا ساعت ۵:۳۰ داشتیم تمیز میکردیم چه فایده ای داشت..
لایک؟
رفتم جلو اینه سرتا پا وایسادم پیرهنمو دراوردم فقط شلوارک پام بود
جیمین:او من چقد سسکی هسم
کوک:بله معلومه
جیمین: یا خدا تو کی امدی
کوک:همین الان که داشتی خودتو برنداز میکردی
جیمین:ادم تو خونه خودشم امنیت نداره(زیر لب)
(پرش زمانی ساعت ۷ شب )
جیمین:اینا کجان چرا نیومدن
کوک:الان میان
بعد از چند مین پر خونم شده بود بوی سیگار و مشروب و کلی دختر پسر ....
عرق کرده بودم از بس رقصیدم رو مبل لم داده بودم و دکمه های اول و دوم پیرهنم باز کردم و همونطور مشروب تو دستم و میخوردم ...
راوی
یکی از دخترا رفت روی پای جیمین نشست و دستشو دور گردن جیمین حلقه کرد و خودشو بیشتر بهش نزدیک کرد پیشونیشو به پیشونی جیمین چسبوند و شروع کرد به بوس کردنش جیمینم تکون نمیخورد
(ویو جیمین)
ازش جدا شدم و پاشدم رفتم بیرون هوا بخورم
یک ساعت بعد کوک همه رو کرد بیرون و خونه رو تا ساعت ۵:۳۰ داشتیم تمیز میکردیم چه فایده ای داشت..
لایک؟
۱۲.۰k
۳۰ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.