رمان عشق در نگاه اول

برای پارت بعد ۱کا بازدید ۱۵ تا لایک
پارت دوم
استاد:یادتون نره برای فردا وسایل لازم برای دوخت کلاه لبه دار بیارید خدا حافظ
وسایل جمع کردم رفتم پیش الیا
آلیا آلیا حدس بزن امروز چیشد
_چته دختر اروم باش
نمیتونمممم باور نمیشه چیشده
_خب چه اتفاقی افتاده؟
صبح که داشتم میومدم لیز خوردم افتادم روی پسره وایی نیم ساعت بهم خیره شده بود اسم آدرین خیلی کراششش مو بلوند طلایی چشم سبز بود واییی
_واقعاااا بهم شماره دادید
نه هوا بارونی بود من مثل همیشه دیر شده بود
_ چقدر بد فکر میکنی باز هم ببینید؟
نمیدونم شاید
_ای وای قرار بود بریم پارک پیش بقیه
اصلا یادم نبود زود باش بریممم

ناتالی: آدرین اتفاقی افتاده؟ چرا تو خودتی؟
تا حالا عاشق شدی؟
_خب نه
میدونستم هیچکس نیست که من درک کنه
ناتالی میشه تنهام بزاری؟
_حتما
هعی یعنی بازم باهم ملاقات میکنم؟