خوبه ک پیداش کردم

خوبه ک پیداش کردم
پارت اول

ویو ات
سلام من کیم ات هستم و امروز ی روز خاصه امروز تولد جنیه من میخوام یهترین جشنو براش بگیرم مامان بابای اون الان سفر کاری در ویتنام هستن نمیدونم ویتنام یا ژاپن
ولی میدونم جنی عاشق رنگ ابی یخی هست و میخوام تم تولدش اینطوری باشه
داشتم کیکو میبردم توی یخچال مدرسه ی یهو ی پسره تی اومد جلو رام من میرفتم اونور اونم میومد همونور

ات:د برو کنار دیگه (ات درست حرف بزنن)

جیمین:عه عه باشه

ویو ات
کیکو گذاشتم تو یخچال خوایتم برگردم ک همون پسره خورد بهم و همه ی تزئینات افتاد

ات :هی پسر حواست کجاست

جیمین:عم ببخشید حواسم نبود

نویسنده:ات ک از نگاه زیبا و کیوت جیمین اب شد گفففت

ات:او اشکال نداره ،ولی چرا وقتی داشتی میومدی در کمد کناری منو بستی


جیمین:این کلاسه A12 مگه نیست؟

ات :اره کلاس منه

جیمین :من امروز اینجا منتقل شدم

ات:عه واقعا پس خوشومدی ب باغ وحش انسانی ما

جیمین:😂😂😂😂

ات :توهم ک جز همکلاسی ها هستی دیگه بیا بریم امرکز تولد جنیه ،امم راستی اسمت چیه ؟

جیمین:من پارک جیمینم،و اسم زیبای شما چیه لیدی

ذهن ات
وااایییی چقدر رمانتیکه
بهم میگه لیدیییی
وایییییی


ات:من کیم ات هستم ،خوشبختم

جیمین:همچنین ، ام ات تولد جنی رو کجا میگیرین

ات:ام توی طبقه ی دوم چون اونجا خالیه

جیمین:اوه خوبه

ات:ام خوب لطفا پیشه بیای کمکم اینارو وصل کنیم ب دیوار

جیمین:اوه باشه

ذهن جیمین
عیجان این یکی جواب میده

جیمین توی گوشی داری ب کوک پیام میده


جیمین:کوک کوک اسم دوستش جنیه

کوک:کنارتو نگاه کن

جیمین
یک دفعه دیدم جونگ کوک دست تو دست با جنی دارن میرن پایین


جیمین:ای پسر اسکل باز لاس زدی

کوک:ن بابا


جیمین:پس چیکار کردی