💜 عشق مریضی واگیر دار 🤍✨
💜 عشق مریضی واگیر دار 🤍✨
part 50🤍✨
(از زبان یونا)
شوگا:عجب بدبختیه هااا ولم کنین دیگه عرررر
نامی:دهنتو ببند عر نزن ببینم این چی میگه(داره با مدیر برنامه هاشون حرف نمیزنه ببینه دخترام میتونن برن یا ن)
نامجون رفت اون طرف تا با موبایلش حرف بزنه مام ساکت نشسته بودیم و منتظر نتیجه بودیم
یونا: داداشی اگه نتونیم بیایم چی من بدون شما چیکار کنم ی هفته
کوک:عشقم آروم باش حالا بزار ببینیم چی میشه
ته:راس میگه قشنگم صبر داشته باش اگه نشد ی کاریش میکنیم...
کوک:اوهوم
نامجون اومد پیشمون و رو ب ما گفت
نامی:شرمنده بچه ها ولی ......
جیمین:ولی چی نامجون
نامی:ولییییی....
ته:یااا هیونگ بگو دیگه
نامجون با قیافه ی ناراحت
نامی:ولی................... دخترام میتونن بیان😁
یونا:اخخخ جونننن
کوک:یااا همینو درس بگو دیگههه ایش
جیوو:یعنی همه باهم میریم امریکااا
مینجی:عارههه آخخخ جونن
جیمین:یا مانیا توعم میای
جین: چیه تو انقد برات مهم شده ک مانیام میاد یا نه
جیمین:چیز ... چیزه خب ما باهم رفیق شدیم واسه همون
شوگا:اره جین و جیوو هم باهم رفیق شده بودن
جیهوپ:یاااا شوگاااا
شوگا:چیه مگه .... از الان میگم مبارکتون باشه
جیمین:یا شوگا چی میگی تو
تو این بحث خنده دار ی نگا ب مانیا انداختم ک از خجالت سرخ شده بود بچه
یونا:خب دیگه بسه تمومش کنین عع
نامی:خب بچه ها امروز قراره سینما بریم
شهر بازی بریم و همینطور خرید و این وسطام ی چیزایی میخوریم
مینجی:اخخخخ جوننننن عالیهه
تهیونگ ک این قیافه ی کیوت مینجی رو دید لبخند مستطیلی زد و مینجی ک تو بغلش بودو فشار داد
وای خدا اینا خیلی خوبننن من غششش
(اینم از این بابای)
part 50🤍✨
(از زبان یونا)
شوگا:عجب بدبختیه هااا ولم کنین دیگه عرررر
نامی:دهنتو ببند عر نزن ببینم این چی میگه(داره با مدیر برنامه هاشون حرف نمیزنه ببینه دخترام میتونن برن یا ن)
نامجون رفت اون طرف تا با موبایلش حرف بزنه مام ساکت نشسته بودیم و منتظر نتیجه بودیم
یونا: داداشی اگه نتونیم بیایم چی من بدون شما چیکار کنم ی هفته
کوک:عشقم آروم باش حالا بزار ببینیم چی میشه
ته:راس میگه قشنگم صبر داشته باش اگه نشد ی کاریش میکنیم...
کوک:اوهوم
نامجون اومد پیشمون و رو ب ما گفت
نامی:شرمنده بچه ها ولی ......
جیمین:ولی چی نامجون
نامی:ولییییی....
ته:یااا هیونگ بگو دیگه
نامجون با قیافه ی ناراحت
نامی:ولی................... دخترام میتونن بیان😁
یونا:اخخخ جونننن
کوک:یااا همینو درس بگو دیگههه ایش
جیوو:یعنی همه باهم میریم امریکااا
مینجی:عارههه آخخخ جونن
جیمین:یا مانیا توعم میای
جین: چیه تو انقد برات مهم شده ک مانیام میاد یا نه
جیمین:چیز ... چیزه خب ما باهم رفیق شدیم واسه همون
شوگا:اره جین و جیوو هم باهم رفیق شده بودن
جیهوپ:یاااا شوگاااا
شوگا:چیه مگه .... از الان میگم مبارکتون باشه
جیمین:یا شوگا چی میگی تو
تو این بحث خنده دار ی نگا ب مانیا انداختم ک از خجالت سرخ شده بود بچه
یونا:خب دیگه بسه تمومش کنین عع
نامی:خب بچه ها امروز قراره سینما بریم
شهر بازی بریم و همینطور خرید و این وسطام ی چیزایی میخوریم
مینجی:اخخخخ جوننننن عالیهه
تهیونگ ک این قیافه ی کیوت مینجی رو دید لبخند مستطیلی زد و مینجی ک تو بغلش بودو فشار داد
وای خدا اینا خیلی خوبننن من غششش
(اینم از این بابای)
۴.۵k
۰۷ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.