ت
ت
، جیمین
-لونا
از دکتر اومدی بیرون دستت میلرزید فکر نمکردی اینجوری بشه
فلش بک به دکتر
خانم پارک متاسفانه شما باردار نمیشید
.....
حالا چجوری به جیمین بگم واکنشش چیه
رفتم خونه کسی نبود همیشه دیر میاد خونه یا زود میاد خونه ام خستس
ساعت 2 شب
جیمین اومد
. چاگیا یه دقیقه میشینی کارت دارم
، جونم عشقم
. میخوام یه چیزی بگم اما هرجور دوست داری تصمیمی بگیر باشه
. من باردار نمیشم اگه میخوای میتونیم جدا شیم بهترین کار اینه با گریه
، نه عشقم ناراحت
فلش به یه مابعد
روزا همینجور ی میگذشت
رفتار جیمین هی سرد تر میشد دیگه دارم شک میکنم
چند بار رو گردنش کبودی های کم رنگ می بینم
میاد خونه بوی عطر زنونه میداد صبح زود میرفت شبا ساعت 3 صبح میومد
فردای اون روز
امروز جیمین تعقیب کردم
جلوی خونه لونا دوست صمیمی وایساد
جیمین بود داشت بوسش میکرد
رفتم خونه کل وسایلم جمع کردم یه خونه داشتم قبل از اینکه با جیمین ازدواج داشتم
هفته دیگه تولد جیمین یه کادو میخوام بهش بدم
عکسارو برا جیمین فرستادم بعد بلاکش کردم
چند شب حالت تهوع سرگیجه داشتم
رفتم دکتر فکرشم نمی کردم من نه امکان نداشت
دکتر گفته اشتباه ازمایشگاهی بود من باردار بودم
ما اکیپ 3 نفره داشتیم
اونیکی دوستم یه فیلمی برام فرستاده از لونا داشت با تلفن صبحت میکرد
صحبت لونا تو فیلم
-الو عشقم
... :این بچه از منه دیگه
-اره عشقم بعد از بالا کشیدن پولش با هم از اینجا میریم بای عشقم
پایان مکالمه
روز تولد جیمین دعوتم کرده بود منم رفتم
یه لباس سیاه جاک دار با یه میکاپ ساده رفتم چشم همه رو من بود یه کم از مهمونی گذشت رفتم رو استج
. یدقیقه به من توجه کنید امروز تولد عشق زندگیمه من دوتا کادو دارم اولین کادو اینه که من باردارم این کادو اول و کادو دوم فیلمو بخش کردم اینم کادو دوم
یا جیمین شی من خیانت تورو یه ما پیش فهمیدم
و تو لونا فکر نمیکردم همچین هرزه باشی حالا همتون میگید این فیلم از کجا اوردم این فیلمو لیسا ( نه بلک پینگ) دوستمون تو اکیپمون اون بهترین دوستمه
و از اونجا رفتم
پیش جیمین
-عشقم تو که حرف اونو باور نمیکنی
، خفه از تو انتظار نداشتم تو یه هرزه
-من هرزه نیستم اون ا. ت که هرزه (اشک تمساح)
جیمین بدون زد تو دهنش
رفت پیش ا. ت
، ات درو باز کن غلط کردم اون بچه منم هست باز کن دیگه
. نمیخوام برو الان مامان بابا میاد اینجا ببیننت زشته (با صدایی از ته چاه و گریه)
فلش موقعه اومدن خانواده
مامانم بابک اومدن یکدفه جیمین تو چهار چوب احضار شد
پ/ات:دخترم چرا جیمین را نمیدی داخل
. بابا خودت میدونی
...................
، جیمین
-لونا
از دکتر اومدی بیرون دستت میلرزید فکر نمکردی اینجوری بشه
فلش بک به دکتر
خانم پارک متاسفانه شما باردار نمیشید
.....
حالا چجوری به جیمین بگم واکنشش چیه
رفتم خونه کسی نبود همیشه دیر میاد خونه یا زود میاد خونه ام خستس
ساعت 2 شب
جیمین اومد
. چاگیا یه دقیقه میشینی کارت دارم
، جونم عشقم
. میخوام یه چیزی بگم اما هرجور دوست داری تصمیمی بگیر باشه
. من باردار نمیشم اگه میخوای میتونیم جدا شیم بهترین کار اینه با گریه
، نه عشقم ناراحت
فلش به یه مابعد
روزا همینجور ی میگذشت
رفتار جیمین هی سرد تر میشد دیگه دارم شک میکنم
چند بار رو گردنش کبودی های کم رنگ می بینم
میاد خونه بوی عطر زنونه میداد صبح زود میرفت شبا ساعت 3 صبح میومد
فردای اون روز
امروز جیمین تعقیب کردم
جلوی خونه لونا دوست صمیمی وایساد
جیمین بود داشت بوسش میکرد
رفتم خونه کل وسایلم جمع کردم یه خونه داشتم قبل از اینکه با جیمین ازدواج داشتم
هفته دیگه تولد جیمین یه کادو میخوام بهش بدم
عکسارو برا جیمین فرستادم بعد بلاکش کردم
چند شب حالت تهوع سرگیجه داشتم
رفتم دکتر فکرشم نمی کردم من نه امکان نداشت
دکتر گفته اشتباه ازمایشگاهی بود من باردار بودم
ما اکیپ 3 نفره داشتیم
اونیکی دوستم یه فیلمی برام فرستاده از لونا داشت با تلفن صبحت میکرد
صحبت لونا تو فیلم
-الو عشقم
... :این بچه از منه دیگه
-اره عشقم بعد از بالا کشیدن پولش با هم از اینجا میریم بای عشقم
پایان مکالمه
روز تولد جیمین دعوتم کرده بود منم رفتم
یه لباس سیاه جاک دار با یه میکاپ ساده رفتم چشم همه رو من بود یه کم از مهمونی گذشت رفتم رو استج
. یدقیقه به من توجه کنید امروز تولد عشق زندگیمه من دوتا کادو دارم اولین کادو اینه که من باردارم این کادو اول و کادو دوم فیلمو بخش کردم اینم کادو دوم
یا جیمین شی من خیانت تورو یه ما پیش فهمیدم
و تو لونا فکر نمیکردم همچین هرزه باشی حالا همتون میگید این فیلم از کجا اوردم این فیلمو لیسا ( نه بلک پینگ) دوستمون تو اکیپمون اون بهترین دوستمه
و از اونجا رفتم
پیش جیمین
-عشقم تو که حرف اونو باور نمیکنی
، خفه از تو انتظار نداشتم تو یه هرزه
-من هرزه نیستم اون ا. ت که هرزه (اشک تمساح)
جیمین بدون زد تو دهنش
رفت پیش ا. ت
، ات درو باز کن غلط کردم اون بچه منم هست باز کن دیگه
. نمیخوام برو الان مامان بابا میاد اینجا ببیننت زشته (با صدایی از ته چاه و گریه)
فلش موقعه اومدن خانواده
مامانم بابک اومدن یکدفه جیمین تو چهار چوب احضار شد
پ/ات:دخترم چرا جیمین را نمیدی داخل
. بابا خودت میدونی
...................
۵۰۲
۲۰ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.