پارت ۳۵
پارت ۳۵
از دید ا/ت
تقریبن یک ساعت از مراسم گذشته بود و همه شرکت های معروف اومده بودن
(علامتا ا/ت + هوپی - مجری *)
*خب خانوما و اقایون زمان اعلام برنده رسیده
همه نگاهاشون ب سمت مجری رفت
+هوپی
-جان
+میگم تو استرس نداری؟
-نچ🙂نکنه تو استرس داری؟
+نه نه
*و اما شرکتی ک برای ادامه کارش ب آمریکا میره....شرکت اقای کیم سهون(و باز هم اسم کم اوردم😐🤣)
چی
اما چرا ما برنده نشدیم
+هوپی
-بیخیال قسمت نبوده
سهون بلند شد تا بره جایزشو بگیره ک یهو ی مرده اومد و در گوش مجری ی چیزی گفت و رفت
*عاح ببخشید مث اینکه مشکلی توی تصمیم گیری داوران گرامی پیش اومده...شرکت اقای..جانگ هوسوک قراره شرکت اصلی مدلینگ کره در آمریکا باشه(ی همچین چیزی🙂😂)
واااا چیشددد یهو
همهمه ها زیاد شده بود
-ا/ت پاشو
+عا باشه
*تبریک میگم
-ممنون🙂
از دید راوی...
اون تصمیم یهویی باعث شد دوباره سرنوشت ها تغییر کنه و ای کاش هیچ وقت هیونا دنبال انتقام از ا/ت نمیوفتاد...
مراسم تموم شد و قرار بود جیهوپ و ا/ت برگردن خونه شون...
جیهوپ توی راه ب دوستاش زنگ زد ک بیان
ساعت ۱۱ شب شده بود و ا/ت بیحال روی شونه جیهوپ سرشو گذاشته بود
+هوپی
-جونم؟
+عااا
ته:من نمیشنوم راحت باش زن داداش🙂
+😊
+یکمی امروز مشکوک نبود؟
-...ن عزیزم مشکوک...چی!؟
+اخه...
-بیخیال نگران نباش...
ته:میشه من ی چیزی عرض کنم😁
-+بگو
ته:اههه راستش میگن نخ سرنوشت دو نفر ک بهم گره بخوره دیگه از هم جدا نمیشه...زن داداش اگ نگرانی ک هیونا کاری کنه باید بگم...
هوپی نزاشت ته حرفشو ادامه بده
-هیچ غلطی نمیتونه بکنه..ته بیخود نگرانش نکن...
اما جیهوپ از کجا میدونست قراره چ اتفاقی برای ا/ت بیوفته...
شرایط میزارم فقد واسه لایک🙂💜
پخش کنین پستمو تا لایکا زیاد بشه و زود ب زود بزارم😉
لایکا:۱۵ تا بشه
از دید ا/ت
تقریبن یک ساعت از مراسم گذشته بود و همه شرکت های معروف اومده بودن
(علامتا ا/ت + هوپی - مجری *)
*خب خانوما و اقایون زمان اعلام برنده رسیده
همه نگاهاشون ب سمت مجری رفت
+هوپی
-جان
+میگم تو استرس نداری؟
-نچ🙂نکنه تو استرس داری؟
+نه نه
*و اما شرکتی ک برای ادامه کارش ب آمریکا میره....شرکت اقای کیم سهون(و باز هم اسم کم اوردم😐🤣)
چی
اما چرا ما برنده نشدیم
+هوپی
-بیخیال قسمت نبوده
سهون بلند شد تا بره جایزشو بگیره ک یهو ی مرده اومد و در گوش مجری ی چیزی گفت و رفت
*عاح ببخشید مث اینکه مشکلی توی تصمیم گیری داوران گرامی پیش اومده...شرکت اقای..جانگ هوسوک قراره شرکت اصلی مدلینگ کره در آمریکا باشه(ی همچین چیزی🙂😂)
واااا چیشددد یهو
همهمه ها زیاد شده بود
-ا/ت پاشو
+عا باشه
*تبریک میگم
-ممنون🙂
از دید راوی...
اون تصمیم یهویی باعث شد دوباره سرنوشت ها تغییر کنه و ای کاش هیچ وقت هیونا دنبال انتقام از ا/ت نمیوفتاد...
مراسم تموم شد و قرار بود جیهوپ و ا/ت برگردن خونه شون...
جیهوپ توی راه ب دوستاش زنگ زد ک بیان
ساعت ۱۱ شب شده بود و ا/ت بیحال روی شونه جیهوپ سرشو گذاشته بود
+هوپی
-جونم؟
+عااا
ته:من نمیشنوم راحت باش زن داداش🙂
+😊
+یکمی امروز مشکوک نبود؟
-...ن عزیزم مشکوک...چی!؟
+اخه...
-بیخیال نگران نباش...
ته:میشه من ی چیزی عرض کنم😁
-+بگو
ته:اههه راستش میگن نخ سرنوشت دو نفر ک بهم گره بخوره دیگه از هم جدا نمیشه...زن داداش اگ نگرانی ک هیونا کاری کنه باید بگم...
هوپی نزاشت ته حرفشو ادامه بده
-هیچ غلطی نمیتونه بکنه..ته بیخود نگرانش نکن...
اما جیهوپ از کجا میدونست قراره چ اتفاقی برای ا/ت بیوفته...
شرایط میزارم فقد واسه لایک🙂💜
پخش کنین پستمو تا لایکا زیاد بشه و زود ب زود بزارم😉
لایکا:۱۵ تا بشه
۱۱.۰k
۱۹ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.