ارباب من پارت هفت
A,t
میخاستم از بغلش در بیام ک بیشتر فشارم داد
ا/ت:بسه(خنده)
کوک:اوممم
ا/ت:(در اومدن از بغلش)(حلقه کردن دستام دور گردنش)
کوک:(بوسیدن لباش)
ا/ت:میگم
کوک:جونم
ا/ت:اگه یه روز دعوامون بشه
کوک:خب
ا/ت:عممم چیکار میکنی
کوک:نمیدونم
ا/ت:ممکنه....منو....بزن
A,t
اجازه نداد حرفم تموم بشه و لباشو گذاشت رو لبامو میمکید
ا/ت:اههه....
کوک:(جدا شدن از لباش)
×چند ساعت بعد×
ا/ت:اممممم....ولش
کوک:چی شده؟
ا/ت:هیچی ولش کن
کوک:میگم چی شده
ا/ت:میگم هیچی دیگه اه*بلند*
کوک:همون بحس چن ساعت پیش؟
ا/ت:اره
کوک:هوففف
ا/ت:ها...خب چیه...
کوک:.....
شرایط پارت هشت
12 لایک
21 کامنت
حصله ندارم بنویسم🥰💔
میخاستم از بغلش در بیام ک بیشتر فشارم داد
ا/ت:بسه(خنده)
کوک:اوممم
ا/ت:(در اومدن از بغلش)(حلقه کردن دستام دور گردنش)
کوک:(بوسیدن لباش)
ا/ت:میگم
کوک:جونم
ا/ت:اگه یه روز دعوامون بشه
کوک:خب
ا/ت:عممم چیکار میکنی
کوک:نمیدونم
ا/ت:ممکنه....منو....بزن
A,t
اجازه نداد حرفم تموم بشه و لباشو گذاشت رو لبامو میمکید
ا/ت:اههه....
کوک:(جدا شدن از لباش)
×چند ساعت بعد×
ا/ت:اممممم....ولش
کوک:چی شده؟
ا/ت:هیچی ولش کن
کوک:میگم چی شده
ا/ت:میگم هیچی دیگه اه*بلند*
کوک:همون بحس چن ساعت پیش؟
ا/ت:اره
کوک:هوففف
ا/ت:ها...خب چیه...
کوک:.....
شرایط پارت هشت
12 لایک
21 کامنت
حصله ندارم بنویسم🥰💔
۵.۵k
۱۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.