عشق مدرسه ای۲
عشق مدرسه ای۲
پارت۸
باورم نمیشه ینی الان قراره بهش بگن لی لیا؟
داشتم توی لاین خودم میرفتم که ی ماشین امد یکم محکم زد به ماشینم.
چش بود؟
مست بود ینی؟
سرعتم رو یکم بیشتر کردم تا ازش فاصله بگیرم ولی روانی امد پیچید جلوم و نگه داشت.
در ماشین رو قفل کردم.
کوک: هی یارو بیا پایین زود( داد)
چی این که اون مرتیکه جئونه!
سوهیوک: چی میگی روانی گمشو کنار برو کار دارم.
کوک: میای پایین یا خودم بیارمت.
سوهیوک: گیر چه اوسکولی افتادیم خدایا.
کوک: بدو بیا پایین جوجه رنگی.
سوهیوک: چی میگی بچه جون.
از زبان لیلیث
کوک مشت محکمی به دهن سوهیوک زد.
پشت سر هم داشت اون رو میزد و چون جاده خلوت بود،کسی نبود که به سوهیوک کمک کنه.
الیته که سوهیوک هم میزد ولی بیشتر از جانب کوک کتک میخورد.
کوک انقدری کتکش زد که سوهیوک بیهوش یجا افتاد.
کوک به ی نفر زنگ زد و گفت بت چند نفر بیان تا سوهیوک رو ببرن.
کوک اون رو برد به عمارتش،عمارتی که با سختی ساخته بود.
عمارتی که قضیه اصلی و روی اصلی کوک.
شما الان با خودتون میگید مگه کوک ی شرکت لباس و مد نداشت؟
نه اون فقط ی ........
فقط یدونه لایک و کامنت همین فقط همین🗿
پارت۸
باورم نمیشه ینی الان قراره بهش بگن لی لیا؟
داشتم توی لاین خودم میرفتم که ی ماشین امد یکم محکم زد به ماشینم.
چش بود؟
مست بود ینی؟
سرعتم رو یکم بیشتر کردم تا ازش فاصله بگیرم ولی روانی امد پیچید جلوم و نگه داشت.
در ماشین رو قفل کردم.
کوک: هی یارو بیا پایین زود( داد)
چی این که اون مرتیکه جئونه!
سوهیوک: چی میگی روانی گمشو کنار برو کار دارم.
کوک: میای پایین یا خودم بیارمت.
سوهیوک: گیر چه اوسکولی افتادیم خدایا.
کوک: بدو بیا پایین جوجه رنگی.
سوهیوک: چی میگی بچه جون.
از زبان لیلیث
کوک مشت محکمی به دهن سوهیوک زد.
پشت سر هم داشت اون رو میزد و چون جاده خلوت بود،کسی نبود که به سوهیوک کمک کنه.
الیته که سوهیوک هم میزد ولی بیشتر از جانب کوک کتک میخورد.
کوک انقدری کتکش زد که سوهیوک بیهوش یجا افتاد.
کوک به ی نفر زنگ زد و گفت بت چند نفر بیان تا سوهیوک رو ببرن.
کوک اون رو برد به عمارتش،عمارتی که با سختی ساخته بود.
عمارتی که قضیه اصلی و روی اصلی کوک.
شما الان با خودتون میگید مگه کوک ی شرکت لباس و مد نداشت؟
نه اون فقط ی ........
فقط یدونه لایک و کامنت همین فقط همین🗿
۶.۳k
۰۶ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.