Part69
#Part69
#آدمای_شرطی
🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸
+ فعلاً وقتش نیست شیرین بدونه که صاحب این امپراتوری بزرگ هستی، شیرین جزو آدمای شرطی نیست، یادته خودت برام تعریف کردی؟ پس تجملاتت رو به رخش نکش، انقدر هم اتو کشیده نباش، نیازی نیست، این همون شیرینه سه سال پیشه و تو هم همون سام هستی فقط با این تفاوت که الان با اعتماد به نفس کامل جلوش ظاهر میشی
پوف کلافه ای کشیدم
_ انقدر همیشه خواستم بهترین ها رو براش مهیا کنم الان استرس عجیبی دارم
یاسمن زیر زیرکی میخندید
_ درد نخند
+ خوب عزیزم یه نگاه به خودت بنداز دیگه چی کم داری ها؟ هیکل و ظاهر عالی، جذابیتی که هر دختری برات سر و دست میشکنه، تحصیلات، پول و ثروتی که هر پسری تو سن تو نمیتونه داشته باشه، برادر من تو همونی هستی که دخترای کارخونه و شرکت هات آرزوشونه فقط یک شبت رو بسازن اون وقت تو فقط برای یک نفر زندگی کردی، شیرین وقتی حرفات رو بشنوه میبخشتت
با تردید به یاسمن نگاه کردم
+ فقط یه چیزی، پیش شیرین غروری که جدیداً دامن گیرت شده رو کنار بذار یادت باشه این همون دختریه که سه ساله به خاطرش این زندگی رو ساختی
محکم بغلش کردم چقدر خوب بود که برگشته بود، هیمین بودنش دلگرمی بود
سویچ ماشین رو محکم تو مشتم گرفتم و رفتم طبقه ی پایین...
#آدمای_شرطی
🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸
+ فعلاً وقتش نیست شیرین بدونه که صاحب این امپراتوری بزرگ هستی، شیرین جزو آدمای شرطی نیست، یادته خودت برام تعریف کردی؟ پس تجملاتت رو به رخش نکش، انقدر هم اتو کشیده نباش، نیازی نیست، این همون شیرینه سه سال پیشه و تو هم همون سام هستی فقط با این تفاوت که الان با اعتماد به نفس کامل جلوش ظاهر میشی
پوف کلافه ای کشیدم
_ انقدر همیشه خواستم بهترین ها رو براش مهیا کنم الان استرس عجیبی دارم
یاسمن زیر زیرکی میخندید
_ درد نخند
+ خوب عزیزم یه نگاه به خودت بنداز دیگه چی کم داری ها؟ هیکل و ظاهر عالی، جذابیتی که هر دختری برات سر و دست میشکنه، تحصیلات، پول و ثروتی که هر پسری تو سن تو نمیتونه داشته باشه، برادر من تو همونی هستی که دخترای کارخونه و شرکت هات آرزوشونه فقط یک شبت رو بسازن اون وقت تو فقط برای یک نفر زندگی کردی، شیرین وقتی حرفات رو بشنوه میبخشتت
با تردید به یاسمن نگاه کردم
+ فقط یه چیزی، پیش شیرین غروری که جدیداً دامن گیرت شده رو کنار بذار یادت باشه این همون دختریه که سه ساله به خاطرش این زندگی رو ساختی
محکم بغلش کردم چقدر خوب بود که برگشته بود، هیمین بودنش دلگرمی بود
سویچ ماشین رو محکم تو مشتم گرفتم و رفتم طبقه ی پایین...
۲.۹k
۲۳ اسفند ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.