فن فیک از توکیو ریونجرز فعلا اسمی نداره
فن فیک از توکیو ریونجرز فعلا اسمی نداره
موضوع : میکو توی این فن فیک خواهر کوچیک تر مایکی هستی به جز این هیچی توی داستان تغییری نکرده و میکو توی این داستان ۱۵ ساله شه
از دید میکو
امروز روز تولدمه امروز میشه ۱۵ سالم میشه نمی خوام یادشون بندازم ببینم یادشونه کنجکاوم ببینم کادوی مایکی چیه شاید یه دورایاکی اون به چیزی به جز دورایاکی فکر نمیکنه رفتم طبقه پایین دیدم مایکی منتظره
میکو : صبح بخیر داداشی منتظر کسی هستی یا بهتره بگم منتظره دورایاکیتی
مایکی : صبح بخیر میکو نه منتظر توام
یعنی چی شده اون هر وقت با تومان کار داره انقدر زود بیدار میشه
میکو : داداشی تب نداری اخه یکم زود بیدار شدی
مایکی : نه تب ندارم می خوام کادوی تولد اجیمو بدم
میکو : حالا مطمئن شدم که تب داره
مایکی : میکو بیا بشین
رفتم و پیشش نشستم
مایکی : اگه بتونی توی یه مبارزه باهام مساوی بشی یا ببری کادوتو بهت میدم
( نکته : میکو از بچگی زیر دست مایکی بوده و اموزش میدیده)
میکو : باشه پس اماده یه باخت باش
مایکی : حتما
زمین تمرین
شروع
مایکی اول شروع کرد و یکی از لگداشو زد میکو پای مایکیرو گرفت و ضربشو دفع کرد و مایکی رو پرت کرد اونطرف و وقتی به خودم اومد دید مایکی رو زده دوید سمت مایکی و پیشش نشست و گفت
میکو : ببخشید میدونستم نباید از تمام قدرتم استفاده کونم حالت خوبه ببخشید ببخشیددددددد
مایکی : اشکال نداره ابجی کوچولو من حالم خوبه حالا نوبت کادوته یه سوال تو تومان رو دوست داری
میکو : اره اون بهترین گنگ تاریخه و هر کسی نمیتونه عضو بشه و همینطور داداش بزرگه من مدیر اونه
مایکی : خوب دلبری نکن خوب تو الان عضوشی توی جوخه دوم
اینو که شنیدم باورم نشد چشمام گرد شو خنده بزرگی اومد روی لبم پریدم بغل مایکی
میکو : ممنون داداشیییییییییییییییی این بهترین کادوی عمرمههههههه ولی فکر نکنم دختر دیگه ای هم عضو این گنگ باشه
موضوع : میکو توی این فن فیک خواهر کوچیک تر مایکی هستی به جز این هیچی توی داستان تغییری نکرده و میکو توی این داستان ۱۵ ساله شه
از دید میکو
امروز روز تولدمه امروز میشه ۱۵ سالم میشه نمی خوام یادشون بندازم ببینم یادشونه کنجکاوم ببینم کادوی مایکی چیه شاید یه دورایاکی اون به چیزی به جز دورایاکی فکر نمیکنه رفتم طبقه پایین دیدم مایکی منتظره
میکو : صبح بخیر داداشی منتظر کسی هستی یا بهتره بگم منتظره دورایاکیتی
مایکی : صبح بخیر میکو نه منتظر توام
یعنی چی شده اون هر وقت با تومان کار داره انقدر زود بیدار میشه
میکو : داداشی تب نداری اخه یکم زود بیدار شدی
مایکی : نه تب ندارم می خوام کادوی تولد اجیمو بدم
میکو : حالا مطمئن شدم که تب داره
مایکی : میکو بیا بشین
رفتم و پیشش نشستم
مایکی : اگه بتونی توی یه مبارزه باهام مساوی بشی یا ببری کادوتو بهت میدم
( نکته : میکو از بچگی زیر دست مایکی بوده و اموزش میدیده)
میکو : باشه پس اماده یه باخت باش
مایکی : حتما
زمین تمرین
شروع
مایکی اول شروع کرد و یکی از لگداشو زد میکو پای مایکیرو گرفت و ضربشو دفع کرد و مایکی رو پرت کرد اونطرف و وقتی به خودم اومد دید مایکی رو زده دوید سمت مایکی و پیشش نشست و گفت
میکو : ببخشید میدونستم نباید از تمام قدرتم استفاده کونم حالت خوبه ببخشید ببخشیددددددد
مایکی : اشکال نداره ابجی کوچولو من حالم خوبه حالا نوبت کادوته یه سوال تو تومان رو دوست داری
میکو : اره اون بهترین گنگ تاریخه و هر کسی نمیتونه عضو بشه و همینطور داداش بزرگه من مدیر اونه
مایکی : خوب دلبری نکن خوب تو الان عضوشی توی جوخه دوم
اینو که شنیدم باورم نشد چشمام گرد شو خنده بزرگی اومد روی لبم پریدم بغل مایکی
میکو : ممنون داداشیییییییییییییییی این بهترین کادوی عمرمههههههه ولی فکر نکنم دختر دیگه ای هم عضو این گنگ باشه
۵.۰k
۳۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.