عشق ابدی پارت ۲۸
عشق ابدی پارت ۲۸
اسماتتتتتتتتتتتت
ویو یونگی
خودم نشستم پشتش ...
از پشت سر شونه هاشو میبوسیدم و دلش رو ماساژ میدادم .
+بیب؟
-ب...بله؟(از درد به خودش می‌پیچید)
+خوبی؟!
-ن..نه..آخ(آخ رو آروم گفت)
-خیلی تند تلمبه میزدی ، من ... من..آییی
+خب خودت گفتی بهم .
-من؟ آیییی من غلط کنم
+پس کی بود هی تند تر تند تر میکرد ها؟!
-بسه یونگی!
+خیله خب ناراحت نباش ، کجات درد میکنه؟
-بنظر خودت کجا می‌تونه درد داشته باشه؟
منظورش رو فهمیدم و دستم رو از پشت بردم پایین تر رو ورودیش و آروم آروم نوازشش میکردم . ولی مثل اینکه موفق نبودم . چه خودم و چه جیمین رو داشتم بیشتر تحریک میکردم ، ولی اصلا حواسم به این قضیه نبود .
-آههههه ، اوههه اومممم ش..شوگا نکن .(ناله)
+بیب نظرت برا راند دوم چیه؟(خمار)
-ن...نه ! نه شوگا . درد داره نمی‌خوام (هل)
+نه . مطمئن باش این سری دردی رو تحمل نمیکنی...
هیچی بهم نگفت . بلندش کردم و گذاشتمش بیرون وان . دوش آب رو باز کردم و بردمش زیر دوش . یکم زیر دوش ورودیش رو ماساژ دادم که بهتر بشه . روی دیوار خمش کردم .
باسنش برآمده شد و جلو چشمام بود . بیشتر تحریکم میکرد ...
جای جای تنش رو بوسه زدم تا رسیدم رو باسنش.
دیکم رو آماده کردم و گذاشتم رو ورودیش .
بیشتر روی دیوار خمش کردم و یکی از دستام رو گذاشتم رو گردنش که سرش رو بالا نیاره و یکی رو هم به شکل گیرنده گذاشتم رو کمرش .
داخلش شدم و دوباره اون حس زیبا بهم دست داد . واقعا خوشحال بودم که برا بار دوم برا خودم دارمش.
اهم اهم پارت اول
اسماتتتتتتتتتتتت
ویو یونگی
خودم نشستم پشتش ...
از پشت سر شونه هاشو میبوسیدم و دلش رو ماساژ میدادم .
+بیب؟
-ب...بله؟(از درد به خودش می‌پیچید)
+خوبی؟!
-ن..نه..آخ(آخ رو آروم گفت)
-خیلی تند تلمبه میزدی ، من ... من..آییی
+خب خودت گفتی بهم .
-من؟ آیییی من غلط کنم
+پس کی بود هی تند تر تند تر میکرد ها؟!
-بسه یونگی!
+خیله خب ناراحت نباش ، کجات درد میکنه؟
-بنظر خودت کجا می‌تونه درد داشته باشه؟
منظورش رو فهمیدم و دستم رو از پشت بردم پایین تر رو ورودیش و آروم آروم نوازشش میکردم . ولی مثل اینکه موفق نبودم . چه خودم و چه جیمین رو داشتم بیشتر تحریک میکردم ، ولی اصلا حواسم به این قضیه نبود .
-آههههه ، اوههه اومممم ش..شوگا نکن .(ناله)
+بیب نظرت برا راند دوم چیه؟(خمار)
-ن...نه ! نه شوگا . درد داره نمی‌خوام (هل)
+نه . مطمئن باش این سری دردی رو تحمل نمیکنی...
هیچی بهم نگفت . بلندش کردم و گذاشتمش بیرون وان . دوش آب رو باز کردم و بردمش زیر دوش . یکم زیر دوش ورودیش رو ماساژ دادم که بهتر بشه . روی دیوار خمش کردم .
باسنش برآمده شد و جلو چشمام بود . بیشتر تحریکم میکرد ...
جای جای تنش رو بوسه زدم تا رسیدم رو باسنش.
دیکم رو آماده کردم و گذاشتم رو ورودیش .
بیشتر روی دیوار خمش کردم و یکی از دستام رو گذاشتم رو گردنش که سرش رو بالا نیاره و یکی رو هم به شکل گیرنده گذاشتم رو کمرش .
داخلش شدم و دوباره اون حس زیبا بهم دست داد . واقعا خوشحال بودم که برا بار دوم برا خودم دارمش.
اهم اهم پارت اول
۲.۶k
۰۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.