I fell in love with my enemy part 3

ته هون بغلم کرد
+باشه بریم بیرون درمورد کارم هم اونجا صحبت میکنیم
رفتیم بیرون یه رستوارن خوب پیدا کردیم رفتیم توش نشستیم
€آ/ت بنظرت زیادی پدرت بی رحم نیست
+چرا من منتظرم زودتر بمیره
€واقعا؟
+اوم آره
» چی میخواین سفارشتونو بدین، شما خانوم کیم آ/ت نیستین؟!
+بله خودمم
» وای خانوم کیم آ/ت میشه دستتونو بگیرم؟
€بله؟!
+البته
€جانم؟ از این گوه بازیا نداریم برو سفارشمونو بیار
گارسون رفت تا سفارشمونو بیاره
+یاااا آوپا مگه چیه فقط میخواست دستمو بگیره
€گوه خورده
+زشته
€آ/ت میگم مطمئنی به مدیر گفتی؟که داری میای؟ چون فقط بهم گفتی داری میای اینچئون
+اوم آره مدیر میدونه
گوشی ته هون زنگ خورد
€ببخشید من برم بیام
+باشه
€الو؟
(اینچئون، ساعت 1ظهر سال 2023)
+آها بهم نگفتی ماموریتو
€مگه خودت نمیدونی
+نه بابام یهو منو فرستاد گفت ماموریت داری
€آها خوب یه نفر هست به اسم جئون جونگ کوک 25 سالشه اهل سئول هست و یه باند خلافکار داره شریک کاراشم اسمش کیم تهیونگه کل سئول از این دو نفر میترسن جالب اینه بجز این 2 نفر 5 نفر دیگه هستن که اسمی یا چیزی ازشون نیست
+اوم خوب من باید دستگیرشون کنم پس.. ولی چجوری؟ اونها یه باند خلافکارن
€منم همینو به مدیر گفتم گفت به آ/ت بگو بیاد بعد دفترم
+باشه پس فردا میرم ببینم


پارت بعد؟ 7 لایک 👍