سوپرایز کردن تهیونگ برای روز تولد ات (پارت شش)

یکروز که قبل از روز تولد ات همه خیلی هیجان داشتن برای تولد ات خواستن تو چشن تولدش شرکت کنن روز تولد ات همه اومده بودن و واسه تهیونگ و ات خوشحال بودن که اون دو نفر به هم رسیدن و عاشق هم بودن و همو دوست داشتن همه و بچه ها نامجون و جین و جیمین و جیهوپ و کوک و شوگا کادوهاشون رو دادن به ات و ات از همشون تشکر کرد به غیر از تهیونگ کادوشو نداده بود همه به تهیونگ گفتن چرا کادوتو نمیدی تو تهیونگ گفت میدم کادوی من محفوظه سرموقع میارم همه خیلی تعجب کردن کن گفتن تهیونگ چی کادویی برای ات خریده بود از اون دور دیدن تهیونگ با ین جعبه با نفس کشیدن این پذیرایی تهیونگ به ات گفت ات عشقم بازش کن امیدوارم خوشت بیاد ات که نمیدونست چی تو اون جعبه است در جعبه رو باز کرد دید یه سگ بانمک و خوشکل تو اون جعبه است تهیونگ گفت عزیزم تولدت مبارک باشه تو برای من خیلی زحمت کشیدی منم باید جبران محبت های تو میکردم اسمش هم مانند اسم سگ خودمه اسمش یونتان هست ات خیلی ذوق کرد پرید بغل تهیونگ گفت عاشقتم عزیزم تهیونگ هم گفت منم عزیزم یهو دیدن برقارو خاموش کردن بچه ها که تهیونگ و ات بهم لب بدن وقتی بهم لب داذن برقارو روشن کردن و براشون خوشحال بودن

15 تا لایک
۴تا کامنت
۳تا فالور

امیدوارم حمایت شه

و دوست داشته باشید