(پری دریایی).۲۰.

که یه دفعه یه دختر داشت میومد که یه دفعه جیمین لباس سفیدش رو در اورد تو : هی چیکار میکنی بپوش لباست رو جیم: می خوام برم این دختر رو اینجوری بغل کنم تو: عه زشته یه وقت دوست پسر داره برام مهم نیست من الان نیاز دارم یکی رو اینجوری بغل کنم که اومد بره بیرون که گفتی خوب حالا میپوشم دیونه بعدم اگه شرکتت نبود میزاشتم بری اما چون شرکتته نمیزارم جیم: اوه ساعت سه ست لباسش رو تنش کرد و ماشین رو روشن کرد تو کله راه داشتی به حرف کای کوچولو فکر میکردی که یه دفعه گفتی : وقتی کای کوچولو بوسم کرد خیلی حال داددیدی فرمون رو چنگ زد کاشکی میشود ماله من شه خیلی جیگر بود دلم برا لباش تنگ شد که یه دفعه جیمین گفت: خوب اگه دلت لب می خواد میتونی لبا من رو هم بوس کنی تو: نه اخه لبا اون خواستنی بود اما از تو نیست که سکوت کرد و هیچی نگفت نگاه به دیکه سخت شدش کردی که جاش تنگه بود لبخندی زدی و سرت رو تکیه دادی به شیشه و چشمات رو بستی
_____________
چشمات رو باصدایه نفر باز کردی تو: چی شده جیم: پاشو رسیدیم وقت نداریم پاشدی نشستی که دیدی صندلی ماشین خوابیده تو: وقتی جیم: وقتی سرت رو به شیشه گذاشتی خوابت برد برا اینکه گردنت درد نیاد کشیدم عقب تو: اهان کلاهت رو در اوردی و از ماشین پیاده شدی که با یه ساختمون باکلاس جلوت بود تو: اوف پس از اینجا لباس هایه خوشگلت رو میگیری جیمین خندید و گفت: خوب اینجا خیلی خوبه خوب بریم داخل تو : برو بریم وارد که شدین همین که وارد شدی جیمین اومد طرفت و شروع کرد درست کردن کتت و ارم گفت : واردکه میشیم قشنگ بهم میچسبی و کارهایه عاشقانه هی میکنی تو: چرا جیم : ریس کیم ادم فرتاده که ببینه چی کار میکنیم تو: باشه بعد ازت جدا شد و بردت تویه یکی از فروشگاه ها که همه چی توش بود لباس مرد و زن و جواهرات و لباس زیر کیف کفش که جیمین بردت تو قسمت لباس هابه خانم ها و گفت: یه لباسه مجلسی بیارید که اومد طرفت کتی که پوشیده بودی رو اومد در اورد وگفت : باید حتما تا همین جا باسه دستش رو گذاشت تا خطه سینت خانمه خوب دیگه چه ویژگی داشته باشه جیم: تا اینجا بیاد و دیدی تا نوکه پاهات اورد تو: هی جیمینا یکی زیادی بلند نیست جیم: عزیزم میدونی که چقدر رو بدنت حساسم نکنه می خوای دیگران بدنت رو ببینن تو: من فقط دوست دارم تو ببینی و اروم جیمین اومد بغلت و پیشونیت رو بوسید و گفت: خوب خانم میشه لباس هایی که این ویژگی ها رو داره بیارید خانمه: بله الان بعد ما یه عالمه لباس اومد تو: هی جیمینا همه اینا رو باید تن کنم جیم: بله عزیزم حالا برو رفتی کامل لخت شدی اولی لباس قرمز بود بود و یکم شونه هام رو انداخته بود بیرون رفتم بیرون جیمین اومد دست کشید رو شونه هات و دید زنه داره نگاه میکنه شون رو بوسید جیم: عزیزم خیلی شونه هاش لخته که .........
#جـمیـݪ‌_رائـع_‌روعــہ‌_ابــداع #هنری #شیک #بینظیر #قشنگ #زیبا #جذاب #خاص #BEAUTIFUL_NICE #CLIP_VIDEO #FANDOGHI