p1
P1
یولان:برای بار اخر میگم تهیونگگگگگ اینو میدی یا نه
ته:(در اوردن زبان)
یولان:اههههههع نده به درک
رفتم داخل اتاقمو با شدت بستمش همون لحظه عموی نفرت انگیزم (خودتی)
در و باز کرد و اومد پیشم رو تخت نشست
اوففف به کنار بیا خودمو معرفی کنم
اسمم یالان هست کیم یولان دوتا برادر دارم یکیشون کیمتهیونگه دوقلوم و اونیکی کیم نامجون برادر بزرگترم که حتی زن و بچه هم داره
___
جین:دوباره ناراحتت کرد؟
یولان:اه...تورو خدا ادای عموهای نازو شنگول رو برام درنیار سوک جین
جین:اوففف خیلی لجبازی یولان ...از اون روزی که گفتم ازت خوشممیاد باهام لجی
یولان:منم گفتم دیگه گفتم که تو فقط برا ارث و میراث میخوای باهام راشی تا پدربزرگ همش رو به نام تو بکنه دومن تو ازم ۱۵ سال بزرگی جای پدرم رو داری
جین:اولن ارث و میراث از اول مال من بود از کودکی پدربزرگ ارث رو به نام من یعنی کیم سوک جین زده
یولان:😳
جین:دومن عشق سن و سال حساب نمیکنه بزرگترین عشقا بین یه دختر کمسال و یه مرد بزرگسال میشه
یولان:م من هنوز ۱۹ سالمه
جین:میتونم خوشبختت کنم(نزدیک شدن)
یولان:ممن
جین:بوسه_
جین:(لبخند)دوستدارم(کشیدن لپ)
یولان:برای بار اخر میگم تهیونگگگگگ اینو میدی یا نه
ته:(در اوردن زبان)
یولان:اههههههع نده به درک
رفتم داخل اتاقمو با شدت بستمش همون لحظه عموی نفرت انگیزم (خودتی)
در و باز کرد و اومد پیشم رو تخت نشست
اوففف به کنار بیا خودمو معرفی کنم
اسمم یالان هست کیم یولان دوتا برادر دارم یکیشون کیمتهیونگه دوقلوم و اونیکی کیم نامجون برادر بزرگترم که حتی زن و بچه هم داره
___
جین:دوباره ناراحتت کرد؟
یولان:اه...تورو خدا ادای عموهای نازو شنگول رو برام درنیار سوک جین
جین:اوففف خیلی لجبازی یولان ...از اون روزی که گفتم ازت خوشممیاد باهام لجی
یولان:منم گفتم دیگه گفتم که تو فقط برا ارث و میراث میخوای باهام راشی تا پدربزرگ همش رو به نام تو بکنه دومن تو ازم ۱۵ سال بزرگی جای پدرم رو داری
جین:اولن ارث و میراث از اول مال من بود از کودکی پدربزرگ ارث رو به نام من یعنی کیم سوک جین زده
یولان:😳
جین:دومن عشق سن و سال حساب نمیکنه بزرگترین عشقا بین یه دختر کمسال و یه مرد بزرگسال میشه
یولان:م من هنوز ۱۹ سالمه
جین:میتونم خوشبختت کنم(نزدیک شدن)
یولان:ممن
جین:بوسه_
جین:(لبخند)دوستدارم(کشیدن لپ)
۸۲.۰k
۲۰ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.