پارت جدید

پارت جدید

ریندو پیام داده بود که: کجای احمق قرار بود ساعت پنج اینجاباشی التن ساعت پنج و نیمه بدو بیا
ویو ات
ریندو پیام داده بود سریع از همه خدا فضی کردم و رفتم خونه یه هودی مشکی با کلاه سیا برداشتم و یه شلوار چسبون پوشیم موهامو گوجه ای بستم وراه افتادم
ساعت ۶ رسیم ریندو عصبانی نگاهم میکرد
ات: چته مگه ارس باباتو خوردم اینجوری نگام میکونی
رین: چرا این قدر دیر اومدی
ات: خب یادم رفت بعدم حای خاصی که نمیخاستم بریم میخاستیم بریم خونه شما
(نکته ریندو توی پارک منتظر ات بود)
رین: باشه باشه من حوصله کلکل با تو ندارم زود باش بریم
ات: باشه
@رسیدن به خونه @
ران با یه پرهن گشاد و موهای بافته روی مبل دراز کشیده بود
ویو ات
دستامو کردم تو جیبم
ران: سلام احمق
ات: علیک دراز
ران: 💢
رین: دیروز براچی گفتی میخای بیای خونمون
ات: میخاستم توی ریاضی کمکم کنی
رین: اها همون منو باش فکر کردم میخای منو ببینی
ات: ها نچون خیلی خپشتیپم هستی
رین: دلم میخاد بزنم تو سرت
ات: بیا بزن دادا من راهتم@نگاه کردن به ران @ ات: هوی دراز نمبخای مارو تنها بزاری
ران: من به تو کاری ندارم کوتوله
ات: من کوتوله میستم تو خیلی درازی

@خب گشادیم میاد @فلش بک به ۲ ساعت بعد

رین: میگم ران
ران: بله
رین: فردا میای بریم مدرسه ات
ران: چرا باید برم مدرسه اون دختره ازگل که هر دفه دویست تن ارایش میماله به صورتش
رین: ران چند بار بگم اون صورت خودشه
ران: اره تو گفتی منم باور کردو اخه چجوری یه نفر میتونه اینقدر خوشگل جذاب بامزه و سک... اهم منظورم بی عقله
رین: جان خوشگل جذاب بانزه ببینم نکنه تو از ات خوشت اومده
ران: چ.چی میگی اخ. اخه کی عاشق اون میشه @با صورت قرمز تابلو @
رین باشه @خنده های شیطانی @😈😈
فلش بک به فردا صبح در مدرسه ات
@بچه ها ات این جا فرم داره و کاملن صورتو موهاشو نشون داده @
ویو ران رسیدیم مدرسه رفتیم داخل تارفتیم داخل یه دختری با موهای سفید و چشمای اب به من و ریندو دست تکون داد چقدر خوشگل و س*ک*س بود ولی چقدر اشناس
ویو ات
ران زل زده بود بهم رفتم سمت ریندو بهش سلام کردم گفتم تو کتاب خونه منطزرتم و رفتم
ویو ران
ران: ریندو اون دختره کی بود
رین نشناختیش
ران: نه
ریندو اون ات بود
ران: چی یعنی این دختر خانوم و پسر کش ات بود
@ران اندر زهن حاجی عجب چیزیه باید مال من بشه اگر نشه میدزدمش @

خب پایان این پارت امروز بازم میزارم پدر انگشتام در اومد