20
کوک ویو
_خب دیگه گریه بسه بیا پایین غذاتو بخور که انرژی داشته باشی
+گشنم نیست
_خب اگه نمیخوای بیای پایین من برات صبحونه اتو بیارم تو اتاقت؟
+نه ولش خودم میام پایین
_خوب پس من میرم پایین تو بیا
+اوک
ویو صبحونه
_ات اگه امروز تنهایی میخوای بامن بیای بیرون؟دوستای من باحالن پیش اونا احساس تنهایی نمیکنی؟
+دوست؟تومگه تو المان نبودی چجوری به این سرعت دوست پیدا کردی
_راستش ما توی المان یه گروه بودیم که الان اومدیم کره و خببراستش قرار نیست برگردم المان
+چییییییی؟نمیخوای برگردی؟واقعا؟
_اره تو میخوای بمونی؟
+خب تا الن بهم خوش نگذشته واینکه قرار بود 3 ماه اینجا باشم ولی 1 ماه بدون همه
_پس من چیم؟
+خب تو پسر عمومی ومن نمیتونم همه چیز هارو بهت بگم و خبببب................ هیچی ولش کن
_راستی جوابمو ندادی
+میخوام برم خونه دوستم وقت نمیکنم ببخشید
_اوکی خوشبگذره
+اجوما ممنونم خیلی خوشمزه بود...
ات ویو
رفتم تو اتاقم و حاضر شدم و رفتم پایین چون میخواستم برم خونه دوستم گفتم از صبح برم که بیشتر پیشش باشم
_کجا؟کجا؟
+خونه دوستم
_الان
بله؟کاری داشتین؟
خلاصه رفتم خونه دوستم و ساعت 8 شب بود که نمیدونم چی شد که خوابم برد
ویو کوک
رفتم دنبال ات که ببرمش خونه
تق تق
_سلام جولی به ات میگی بیاد میخوایم بریم(اسم دوست ات)
جولی :سلام اوم...ولی ات رو کاناپه خوابش برده..منم زورم نمیرسه بلندش کنم پس اگه امکان داره
_اون که وزنی نداره
ات رو براید بغل کردم و گذاشتم تو ماشین و از جولی خدافظی کردم و رفتیم خونه
ات رو بردم بالا تو اتاقش وگذاشتمش رو تخت و خودم رفتم تو اتاقم و لباس راحتی پوشیدم و رفتم پایین که شام بخورم
_اجوما غذا برای ات نگه دار
اجوما علامت&
&:ولی ات پاستا دوست نداره
_خب یه چیز دیگه براش درست کن
&:ات گفت شام نمیخوره
_حالا تو درست کن اگه نخورد خودم میخورم
&:باشه
دیدم ات با یه لباس خیلی باز داره میاد پایین که یهو خورد زمین منم سریع پتویی که رو کاناپه بود رو برداشتم ورفتم سمت پله ها و ات رو بغلم گرفتم و پتو رو دورش پیچیدم
_ات اتت حالت خوبه؟
+کوکی خودتی (کوک رو بغل میکنه)
وای ات چه بوی الکلی میدی ولی توکه هنوز 18 سالت نشده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
_اتتتتتتت با خودت چیکار کردی........اجوما من ات رو میبرم بیمارستان توام برم یه لباس از کمد ات بیار
&:چشم
_ات اتت چشمات رو باز کن
ویو بیمارستان
علامت دکتر/
/:همراه خانم ات
_من هستم
/:شما چه نسبتی باهاش دارین؟
_من پسر عموشم
/:متاسفه خانم جئون تا چند روز دل درد شدید دارن چون هنوز بدنشون برای مصرف الکل ضعیف بوده و زیادی مصرف کردن و سوال من اینجاست که چرا دختری که هنوز به سن قانونی نرسیده الکل مصرف کرده؟
_منو ببخشید اقای دکتر ولی من اون لحظه پیشش نبودم...............
کی میتونم ببرمش؟
/:1 ساعت دیگه
_خب دیگه گریه بسه بیا پایین غذاتو بخور که انرژی داشته باشی
+گشنم نیست
_خب اگه نمیخوای بیای پایین من برات صبحونه اتو بیارم تو اتاقت؟
+نه ولش خودم میام پایین
_خوب پس من میرم پایین تو بیا
+اوک
ویو صبحونه
_ات اگه امروز تنهایی میخوای بامن بیای بیرون؟دوستای من باحالن پیش اونا احساس تنهایی نمیکنی؟
+دوست؟تومگه تو المان نبودی چجوری به این سرعت دوست پیدا کردی
_راستش ما توی المان یه گروه بودیم که الان اومدیم کره و خببراستش قرار نیست برگردم المان
+چییییییی؟نمیخوای برگردی؟واقعا؟
_اره تو میخوای بمونی؟
+خب تا الن بهم خوش نگذشته واینکه قرار بود 3 ماه اینجا باشم ولی 1 ماه بدون همه
_پس من چیم؟
+خب تو پسر عمومی ومن نمیتونم همه چیز هارو بهت بگم و خبببب................ هیچی ولش کن
_راستی جوابمو ندادی
+میخوام برم خونه دوستم وقت نمیکنم ببخشید
_اوکی خوشبگذره
+اجوما ممنونم خیلی خوشمزه بود...
ات ویو
رفتم تو اتاقم و حاضر شدم و رفتم پایین چون میخواستم برم خونه دوستم گفتم از صبح برم که بیشتر پیشش باشم
_کجا؟کجا؟
+خونه دوستم
_الان
بله؟کاری داشتین؟
خلاصه رفتم خونه دوستم و ساعت 8 شب بود که نمیدونم چی شد که خوابم برد
ویو کوک
رفتم دنبال ات که ببرمش خونه
تق تق
_سلام جولی به ات میگی بیاد میخوایم بریم(اسم دوست ات)
جولی :سلام اوم...ولی ات رو کاناپه خوابش برده..منم زورم نمیرسه بلندش کنم پس اگه امکان داره
_اون که وزنی نداره
ات رو براید بغل کردم و گذاشتم تو ماشین و از جولی خدافظی کردم و رفتیم خونه
ات رو بردم بالا تو اتاقش وگذاشتمش رو تخت و خودم رفتم تو اتاقم و لباس راحتی پوشیدم و رفتم پایین که شام بخورم
_اجوما غذا برای ات نگه دار
اجوما علامت&
&:ولی ات پاستا دوست نداره
_خب یه چیز دیگه براش درست کن
&:ات گفت شام نمیخوره
_حالا تو درست کن اگه نخورد خودم میخورم
&:باشه
دیدم ات با یه لباس خیلی باز داره میاد پایین که یهو خورد زمین منم سریع پتویی که رو کاناپه بود رو برداشتم ورفتم سمت پله ها و ات رو بغلم گرفتم و پتو رو دورش پیچیدم
_ات اتت حالت خوبه؟
+کوکی خودتی (کوک رو بغل میکنه)
وای ات چه بوی الکلی میدی ولی توکه هنوز 18 سالت نشده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
_اتتتتتتت با خودت چیکار کردی........اجوما من ات رو میبرم بیمارستان توام برم یه لباس از کمد ات بیار
&:چشم
_ات اتت چشمات رو باز کن
ویو بیمارستان
علامت دکتر/
/:همراه خانم ات
_من هستم
/:شما چه نسبتی باهاش دارین؟
_من پسر عموشم
/:متاسفه خانم جئون تا چند روز دل درد شدید دارن چون هنوز بدنشون برای مصرف الکل ضعیف بوده و زیادی مصرف کردن و سوال من اینجاست که چرا دختری که هنوز به سن قانونی نرسیده الکل مصرف کرده؟
_منو ببخشید اقای دکتر ولی من اون لحظه پیشش نبودم...............
کی میتونم ببرمش؟
/:1 ساعت دیگه
۶.۰k
۲۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.