اولین سفر تنهایی 🧡🍂p ۲۰
سومی وارد اتاق استراحت میشه و جیمین اون رو میبینه و سومی میپره بغل جیمین
جیمین:عشقم خوبی چرا اومدی
سومی:راستش بخواطر لیا خانم اومدم وگرنه من مشکلی با تنها موندن تو خونه ندارم
جیمین:اهان پس بخواطر یونا اومدی
سومی:جانم
یونا:من اینجام داشتی منو تعقیب میکردی
سومی:جیمین میشه توضیح بدی یونا خانم اینجا چیکار میکنه
جیمین:امم خب چیزه... ایشون یعنی یونا مربّی دنس جدیدمون هستن
سومی در گوش جیمین میگه:خب پس من از این به بعد اینجا میمونم تا هم خطایی از تو و کوک سر نزنه (خیلی اروم و در گوش جیمین)
جیمین:اوو نکنه ببی من شک کرده به من
سومی:اره خیلی زیاد اخه میترسم مثل لیا و کوک از هم برای یه مدتی جدا بشیم
جیمین:عشقم من تورو با دنیا عوض نمیکنم چه برسه یه دختر ه*ر*ز*ه
سومی:ه*ر*ز*ه رو خوب اومدی جیمین کوک و نگاه کن
جیمین میره پیش کوک و یونا بهشون میگه:فاصله ی اجتماعی رو رعایت کنید جین بیا اینجا دراز بکش (منظورش وسط کوک و یونا هست)
خب اینم یه گوسفند فاصله(دور از جون جین قربونش بشم منظورم چون جین شبه ارجی هست بخواطر اون وگرنه دور از جون جین)
جین:جیمین میخوای بزنم بشت خاک بره چشت
جیمین:یا خدا ببخشید
جین:پسرا پاشید ببینم باید دنس رو تمرین کنیم بعد ادامه بدیم
اعضا:چشم
جیمین:خب سومی تو میتونی اونجا بشینی
سومی:باشه فقط یه چیزی زیاد به خودت فشار نیار خب
جیمین:نگران نباش منو جیهوپ بهترین دنسر گروهیم
سومی:اوو پس این طور باشه
همون لحظه لیا وارد اتاق میشه و کوک لیا رو میبینه و لیا میپره بغل کوک
لیا:کوکی دلم برات تنگ شده بود
کوک:الان فقط ۱ ساعته همو ندیدم ولی چه خوب شد اومدی منم دلم برات تنگ شده بود
ادامه دارد......
اسکی ممنوع ❌
جیمین:عشقم خوبی چرا اومدی
سومی:راستش بخواطر لیا خانم اومدم وگرنه من مشکلی با تنها موندن تو خونه ندارم
جیمین:اهان پس بخواطر یونا اومدی
سومی:جانم
یونا:من اینجام داشتی منو تعقیب میکردی
سومی:جیمین میشه توضیح بدی یونا خانم اینجا چیکار میکنه
جیمین:امم خب چیزه... ایشون یعنی یونا مربّی دنس جدیدمون هستن
سومی در گوش جیمین میگه:خب پس من از این به بعد اینجا میمونم تا هم خطایی از تو و کوک سر نزنه (خیلی اروم و در گوش جیمین)
جیمین:اوو نکنه ببی من شک کرده به من
سومی:اره خیلی زیاد اخه میترسم مثل لیا و کوک از هم برای یه مدتی جدا بشیم
جیمین:عشقم من تورو با دنیا عوض نمیکنم چه برسه یه دختر ه*ر*ز*ه
سومی:ه*ر*ز*ه رو خوب اومدی جیمین کوک و نگاه کن
جیمین میره پیش کوک و یونا بهشون میگه:فاصله ی اجتماعی رو رعایت کنید جین بیا اینجا دراز بکش (منظورش وسط کوک و یونا هست)
خب اینم یه گوسفند فاصله(دور از جون جین قربونش بشم منظورم چون جین شبه ارجی هست بخواطر اون وگرنه دور از جون جین)
جین:جیمین میخوای بزنم بشت خاک بره چشت
جیمین:یا خدا ببخشید
جین:پسرا پاشید ببینم باید دنس رو تمرین کنیم بعد ادامه بدیم
اعضا:چشم
جیمین:خب سومی تو میتونی اونجا بشینی
سومی:باشه فقط یه چیزی زیاد به خودت فشار نیار خب
جیمین:نگران نباش منو جیهوپ بهترین دنسر گروهیم
سومی:اوو پس این طور باشه
همون لحظه لیا وارد اتاق میشه و کوک لیا رو میبینه و لیا میپره بغل کوک
لیا:کوکی دلم برات تنگ شده بود
کوک:الان فقط ۱ ساعته همو ندیدم ولی چه خوب شد اومدی منم دلم برات تنگ شده بود
ادامه دارد......
اسکی ممنوع ❌
۶.۴k
۲۰ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.