برادر ناتنی
برادر ناتنی
Part2
* چند روز بعد
لونا ویو
اووم امشب مامان بابا میخوان برم بیرون و با داداشم خونه تنهاییم...
امیدوارم باز نخواد کاری بکنه چون هروقت که تنها میشیم همش لمسم میکنه و به سینه هام دست میزنه...
* شب
هوووف خیلی خستم امروز کلی کار کردم...
علامت مادر .
علامت لونا +
علامت داداش لونا _
. بچه ها ما داریم میریم بیرون پس لطفا مواظب خودتون باشین..
+ باشه مامان
_ حتما...
از جوابش تعجب کردم...
ولی مهم نیست
مامانم و بابام درو بستن و رفتن بیرون..
داداشم داشت تلوزیون میدید منم روی مبل دراز کشیده بودم و داشتم با گوشیم ور میرفتم...
داشتم با دوستم چت میکردم...
خیلی خسته بودم..
از خستگی خوابم برد..
یهو از خواب پریدم که دیدم دستو پاهام بسته شده..
Part2
* چند روز بعد
لونا ویو
اووم امشب مامان بابا میخوان برم بیرون و با داداشم خونه تنهاییم...
امیدوارم باز نخواد کاری بکنه چون هروقت که تنها میشیم همش لمسم میکنه و به سینه هام دست میزنه...
* شب
هوووف خیلی خستم امروز کلی کار کردم...
علامت مادر .
علامت لونا +
علامت داداش لونا _
. بچه ها ما داریم میریم بیرون پس لطفا مواظب خودتون باشین..
+ باشه مامان
_ حتما...
از جوابش تعجب کردم...
ولی مهم نیست
مامانم و بابام درو بستن و رفتن بیرون..
داداشم داشت تلوزیون میدید منم روی مبل دراز کشیده بودم و داشتم با گوشیم ور میرفتم...
داشتم با دوستم چت میکردم...
خیلی خسته بودم..
از خستگی خوابم برد..
یهو از خواب پریدم که دیدم دستو پاهام بسته شده..
۶.۷k
۰۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.