*𝚖𝚢 𝚝𝚛𝚘𝚞𝚋𝚕𝚎*
*𝚖𝚢 𝚝𝚛𝚘𝚞𝚋𝚕𝚎*
Part:³⁷
تهیونگ: عمرااا نمیشه
جیمین: الان این حرفایی که زدین درست بود؟
اعضا:(متعجب داشتن نگاه میکردن)
ا.ت: اره همس درست بود، تهیونگ شماره ی کوک رو بگیرر(جدی)
تهیونگ: میخوای توی دردسر بیوفتی؟
ا.ت: اره، گوشیو بده
تهیونگ: بگیر اخرش خودتو به کشتن میدی
.....
کوک: تهیونگ ؟
ا.ت: منم
کوک: ا.تتت(تعجب)
ا.ت: کوک بیشور-------- میدونی نزدیک بود جوون مرگ بشم هاااا فکر کردی من خرمم که باور کنم مردیی مرتیکهه؟؟!!(عصبی)
کوک: ا.تت عزیزم اروم باش چرا عصبییی(خنده)
ا.ت: زهر مار نخند انقدر نگرانت شدم که نگو میدونی تو این سه ماه چی کشیدم؟(گریه)
کوک: گریه نکن عزیزم میام پیشت فقط باید یکم صبر کنیم
...
(یک هفته بعد)
در زدن
ا.ت: الان باز میکنم
کوک: سلاااااااممممم من اومدمممم
ا.ت: کوکککککککککک(عصبی ولی خوشحال)
(اومد تو)
ا.ت: مرتیکه وایسا بگیرمتتت(دنپاییش رو برداشت و افتاد دنبال کوک) منو، دق مرگ،کردی،الان اومدی ،داری میگی سلاااام؟؟، سلامو کوفت مرض زهر ماررر
کوک: غلط کردممم حالا دیگه عصبی نباش بیا بغلم
ا.ت:(رفت بغلش) میدونی چقدر نگران بودممم دلم برات تنگ شده بود بیشور
اعضا: عذر میخوام ما هویجیم؟
لونا: خوبه زنده ایی و اگر نه این دختره هم باهات میرفت اون دنیا
......
نامجون: خب چیکار کردی ؟
Part:³⁷
تهیونگ: عمرااا نمیشه
جیمین: الان این حرفایی که زدین درست بود؟
اعضا:(متعجب داشتن نگاه میکردن)
ا.ت: اره همس درست بود، تهیونگ شماره ی کوک رو بگیرر(جدی)
تهیونگ: میخوای توی دردسر بیوفتی؟
ا.ت: اره، گوشیو بده
تهیونگ: بگیر اخرش خودتو به کشتن میدی
.....
کوک: تهیونگ ؟
ا.ت: منم
کوک: ا.تتت(تعجب)
ا.ت: کوک بیشور-------- میدونی نزدیک بود جوون مرگ بشم هاااا فکر کردی من خرمم که باور کنم مردیی مرتیکهه؟؟!!(عصبی)
کوک: ا.تت عزیزم اروم باش چرا عصبییی(خنده)
ا.ت: زهر مار نخند انقدر نگرانت شدم که نگو میدونی تو این سه ماه چی کشیدم؟(گریه)
کوک: گریه نکن عزیزم میام پیشت فقط باید یکم صبر کنیم
...
(یک هفته بعد)
در زدن
ا.ت: الان باز میکنم
کوک: سلاااااااممممم من اومدمممم
ا.ت: کوکککککککککک(عصبی ولی خوشحال)
(اومد تو)
ا.ت: مرتیکه وایسا بگیرمتتت(دنپاییش رو برداشت و افتاد دنبال کوک) منو، دق مرگ،کردی،الان اومدی ،داری میگی سلاااام؟؟، سلامو کوفت مرض زهر ماررر
کوک: غلط کردممم حالا دیگه عصبی نباش بیا بغلم
ا.ت:(رفت بغلش) میدونی چقدر نگران بودممم دلم برات تنگ شده بود بیشور
اعضا: عذر میخوام ما هویجیم؟
لونا: خوبه زنده ایی و اگر نه این دختره هم باهات میرفت اون دنیا
......
نامجون: خب چیکار کردی ؟
۶.۰k
۲۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.