چشمانت شبیه نقش قالی می ماند
چشمانت شبیه نقش قالی می ماند
آنقدر که برق نگاهت
همیشه توی ذهنم
ماندگار میشود...
هربار که نسیم
بوی عطر تو را به مشامم میرساند
خیالاتی می شوم
و عجیب رویا می بافم
هربار که این دل وامانده
اسیر تیله ی میشی
رنگ مردمک چشمانت میشود
عاشق تر میشوم
شاید هم کمی مجنون...
قلبم می تپد
چون قلب شاپرکی
به وقت باز شدن پیله...
آنقدر که برق نگاهت
همیشه توی ذهنم
ماندگار میشود...
هربار که نسیم
بوی عطر تو را به مشامم میرساند
خیالاتی می شوم
و عجیب رویا می بافم
هربار که این دل وامانده
اسیر تیله ی میشی
رنگ مردمک چشمانت میشود
عاشق تر میشوم
شاید هم کمی مجنون...
قلبم می تپد
چون قلب شاپرکی
به وقت باز شدن پیله...
۱۲.۵k
۰۳ دی ۱۴۰۲