تا به حال غرق شدن را لمس کرده اید ؟!
تا به حال غرق شدن را لمس کرده اید ؟!
غرق شدن در آب ، یا در قسمت های عمیق زندگی ؟
فرقی نمیکند ، هر دو شبیه هم اند
زمانی که انسان در حال غرق شدن است ، هر ثانیه برایش یک عمر میگذرد
تک تک سکانس های زندگی ات جلوی چشمانت رژه می روند ،
رنگی ، با کیفیت ، بدون کم و کاستی
زمان غرق شدن " امید " هم یارت می شود و هم دشمن ات !
نه میگذارد غرق شدن را بپذیری ، نه می تواند کمکی به تو بکند ..
چیزی شبیه برخ میشود ، امیدت کم کم ته نشین میشود اما همچنان زنده است
تو نیز کم کم به انتهای همه ی سکانس های تلخ و شیرین زندگی ات میرسی .. وحشت اصلی آنجاییست که ناگهان دستی می آید و دستت را میگیرد !
امید زنده میشود ، جان میگیرد ، چشم و چالش باز میشود ،
رنگ و رویش باز میشود
امید به زنده بودن و غرق نشدن از هر زمانی برایت بیشتر میشود
ولی امان از ترس ، امان ..
ترسی بر تو شروع به وزیدن میکند ،
آنقدر تند میوزد که ناگهان همه ی وجودت را در بر می گیرد
ترس از اینکه نکند این دست در نیمه ی راه دستت را ول کند و تو دوباره شروع به غرق شدن بکنی !
برای کسی که مرگ را تا حد زیادی قبول کرده است ، سخت است دوباره زنده شدن !
برای همین می ترسی ، می ترسی و باز هم می ترسی ...
غرق شدن به خودی ِ خود آنقدر ترسناک نیست ،
اما وقتیکه کسی دستت را بگیرد و امید به نجات پیدا کنی ،
آنگاه دیگر غرق شدن برایت از همیشه وحشتناک تر خواهد بود...
غرق شدن در آب ، یا در قسمت های عمیق زندگی ؟
فرقی نمیکند ، هر دو شبیه هم اند
زمانی که انسان در حال غرق شدن است ، هر ثانیه برایش یک عمر میگذرد
تک تک سکانس های زندگی ات جلوی چشمانت رژه می روند ،
رنگی ، با کیفیت ، بدون کم و کاستی
زمان غرق شدن " امید " هم یارت می شود و هم دشمن ات !
نه میگذارد غرق شدن را بپذیری ، نه می تواند کمکی به تو بکند ..
چیزی شبیه برخ میشود ، امیدت کم کم ته نشین میشود اما همچنان زنده است
تو نیز کم کم به انتهای همه ی سکانس های تلخ و شیرین زندگی ات میرسی .. وحشت اصلی آنجاییست که ناگهان دستی می آید و دستت را میگیرد !
امید زنده میشود ، جان میگیرد ، چشم و چالش باز میشود ،
رنگ و رویش باز میشود
امید به زنده بودن و غرق نشدن از هر زمانی برایت بیشتر میشود
ولی امان از ترس ، امان ..
ترسی بر تو شروع به وزیدن میکند ،
آنقدر تند میوزد که ناگهان همه ی وجودت را در بر می گیرد
ترس از اینکه نکند این دست در نیمه ی راه دستت را ول کند و تو دوباره شروع به غرق شدن بکنی !
برای کسی که مرگ را تا حد زیادی قبول کرده است ، سخت است دوباره زنده شدن !
برای همین می ترسی ، می ترسی و باز هم می ترسی ...
غرق شدن به خودی ِ خود آنقدر ترسناک نیست ،
اما وقتیکه کسی دستت را بگیرد و امید به نجات پیدا کنی ،
آنگاه دیگر غرق شدن برایت از همیشه وحشتناک تر خواهد بود...
۵.۳k
۳۰ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.