دوست پسرم پارت ده
ویوی میسو
تو ماشین دیدم کوک ز بینیش خون میاد
میسو :کوک
کوک:......
میسو:کوکیی
کوک:هوم (خیلی اروم)
میسو : میشه بزنی بقل
کوک :باش
ویوی کوک
میسو دستمال و ضد عفونی کننده ........ زد و بالای لبم رو تمیز میکرد منم چیزی نگفتم کارش ک تمام شد
حرکت کردم ویوی ی میسو
یادم اومد ک ب مامانم زنگ بزنم و بگم ک
امشبو با دوستام تو ویلاییم
پرش زمانی ب بعد مکالمه
میسو : کجا میری
کوک : خونه دوستم
میسو میخای بیا پیش من هم من از تنهایی بدم میاد و دیگه تنها نیستم و تو هم
کوک :باشع میام ول کن
شرطا
لایک س تا
کامنت پنج تا
تو ماشین دیدم کوک ز بینیش خون میاد
میسو :کوک
کوک:......
میسو:کوکیی
کوک:هوم (خیلی اروم)
میسو : میشه بزنی بقل
کوک :باش
ویوی کوک
میسو دستمال و ضد عفونی کننده ........ زد و بالای لبم رو تمیز میکرد منم چیزی نگفتم کارش ک تمام شد
حرکت کردم ویوی ی میسو
یادم اومد ک ب مامانم زنگ بزنم و بگم ک
امشبو با دوستام تو ویلاییم
پرش زمانی ب بعد مکالمه
میسو : کجا میری
کوک : خونه دوستم
میسو میخای بیا پیش من هم من از تنهایی بدم میاد و دیگه تنها نیستم و تو هم
کوک :باشع میام ول کن
شرطا
لایک س تا
کامنت پنج تا
۸.۸k
۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.