سناریو
وقتی جلوی اونا داداشت خیلی شدید کتکت میزنه و میری تو اتاق در رو میبندی
نامجون:در میزنه*ا.ت؟عزیزم؟دیگه هیچوقت اذیتت نمیکنه قشنگم نگران نباش ا.ت گریه میکنی؟خب حداقل درو باز کن ببینم طوریت نشده؟
*
جین:نگران نباش عزیزم کاری میکنم تا شب به پات افتاده باشه*خشن(بچه ها یه ختممون نشه؟ 😞)
*
یونگی:دستو پای داداشت رو بسته به صندلی*ا.ت بیا بیرون بیبی میخوام خودت انتخاب کنی اول کدوم استخونش رو بشکنم
*
هوسوک:محکم میزنه تو گوش داداشت طوری که لبش پاره میشه*خداروشکر کن باید ببرمش بیمارستان عوضی وگرنه کاری میکردم روزی صدبار مرگ آرزو کنی*تمام این مدت داشته فک داداشت رو فشار میداده
*
جیمین:بهت گفته بودم آخرین نفری که ا.ت رو ناراحت کرد رو کجای قبرستون چال کردم؟عیبی نداره خودت میبینی(نکشیمون😂)
*
تهیونگ:تو الان زدیش؟
داداشت:آره خوب کردم زدمش بازم میزنمش زیاد حرف بزنی تو رو هم میزنم
_یک ساعت بعد داداشت رو برده خارج شهر از اونجا باهات ویدیو کال گرفته
تهیونگ:بگو گوه خوردم
داداشت:گوه خوردم*بیحال و صدای گرفته با سروصورت خونی
*
جونگکوک
_داداشتو عملا شکنجه کرد و بعد تورو برد بیمارستان
جونگکوک:بهت گفته بودم اذیتش نمیکنی بهت گفته بودم از گل نازکتر بهش بگی به گوه خوردن میندازمت بهت گفته بودم اشکش دربیاد اشکتو درمیارم اگه صحیح و سالم از این اتاق اومد بیرون که هیچی بهت رحم میکنم میذارم به زندگی نکبتی ت ادامه بدی ولی اگه خدایی نکرده طوریش بشه بلایی سرت میارم که ببینی مردن چه آرزوی محالیه برات!
امیدوارم دوسش داشته باشین زیبارویان🌱✨️
نامجون:در میزنه*ا.ت؟عزیزم؟دیگه هیچوقت اذیتت نمیکنه قشنگم نگران نباش ا.ت گریه میکنی؟خب حداقل درو باز کن ببینم طوریت نشده؟
*
جین:نگران نباش عزیزم کاری میکنم تا شب به پات افتاده باشه*خشن(بچه ها یه ختممون نشه؟ 😞)
*
یونگی:دستو پای داداشت رو بسته به صندلی*ا.ت بیا بیرون بیبی میخوام خودت انتخاب کنی اول کدوم استخونش رو بشکنم
*
هوسوک:محکم میزنه تو گوش داداشت طوری که لبش پاره میشه*خداروشکر کن باید ببرمش بیمارستان عوضی وگرنه کاری میکردم روزی صدبار مرگ آرزو کنی*تمام این مدت داشته فک داداشت رو فشار میداده
*
جیمین:بهت گفته بودم آخرین نفری که ا.ت رو ناراحت کرد رو کجای قبرستون چال کردم؟عیبی نداره خودت میبینی(نکشیمون😂)
*
تهیونگ:تو الان زدیش؟
داداشت:آره خوب کردم زدمش بازم میزنمش زیاد حرف بزنی تو رو هم میزنم
_یک ساعت بعد داداشت رو برده خارج شهر از اونجا باهات ویدیو کال گرفته
تهیونگ:بگو گوه خوردم
داداشت:گوه خوردم*بیحال و صدای گرفته با سروصورت خونی
*
جونگکوک
_داداشتو عملا شکنجه کرد و بعد تورو برد بیمارستان
جونگکوک:بهت گفته بودم اذیتش نمیکنی بهت گفته بودم از گل نازکتر بهش بگی به گوه خوردن میندازمت بهت گفته بودم اشکش دربیاد اشکتو درمیارم اگه صحیح و سالم از این اتاق اومد بیرون که هیچی بهت رحم میکنم میذارم به زندگی نکبتی ت ادامه بدی ولی اگه خدایی نکرده طوریش بشه بلایی سرت میارم که ببینی مردن چه آرزوی محالیه برات!
امیدوارم دوسش داشته باشین زیبارویان🌱✨️
۲.۱k
۱۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.