پارت ا
پارت ا
صبح مثل همیشه از خواب پاشدم رفتم کارام رو کردم اومدم یه چیزی خوردم که یدفعه گوشیم زنگ خورد دیدم دوستم کیوکاعه جواب دادم
کیوکا:سلام ا/ت چطوری
ا/ت:سلام مرسی خوبم
کیوکا:راستی اخبار رو دیدی؟
ا/ت: نه ندیدم الان میرم میبینم
کیوکا: باشه خدافظ
قطع کردم تلفن رو رفتم تلویزیون رو روشن کردم دیدیم درباره ی یه باند خلافکار به اسم بونتن میگه ترسیدم که نکنه چیزی بشه بعد جمد دقیقه بعد گفتم ولش کن به ساعت نگاه کردم چه ساعت زود گذشت۱۴: ۳۰ گفتم برم یه چیزی بگیرم بخورم رفتم فروشگاه چند دقیقه بعد صدای تیر و صدای جیغ اومد منم فضول گفتم برم ببینم چیه دیدم باند بونتنه ترسیدم که یکی شون منو دید که دارم به پلیس زنگ میزنم که اومد گوشیم رو گرفت خورد کرد
سانزو: هوب همین الان بشین رو زمین تا نکشتمت
ا/ت: نمی خوام بشینم مگه به زوره
سانزو: پس نمیشینی باشه
که به دونفر گفت که منو ببرن سوار ماشین کنن که با داد گفتم:صورتیه عنتر با من چیکار داری بزار برم
سانزو:حالا حلا ها باهات کار دارم دختر جون
صبح مثل همیشه از خواب پاشدم رفتم کارام رو کردم اومدم یه چیزی خوردم که یدفعه گوشیم زنگ خورد دیدم دوستم کیوکاعه جواب دادم
کیوکا:سلام ا/ت چطوری
ا/ت:سلام مرسی خوبم
کیوکا:راستی اخبار رو دیدی؟
ا/ت: نه ندیدم الان میرم میبینم
کیوکا: باشه خدافظ
قطع کردم تلفن رو رفتم تلویزیون رو روشن کردم دیدیم درباره ی یه باند خلافکار به اسم بونتن میگه ترسیدم که نکنه چیزی بشه بعد جمد دقیقه بعد گفتم ولش کن به ساعت نگاه کردم چه ساعت زود گذشت۱۴: ۳۰ گفتم برم یه چیزی بگیرم بخورم رفتم فروشگاه چند دقیقه بعد صدای تیر و صدای جیغ اومد منم فضول گفتم برم ببینم چیه دیدم باند بونتنه ترسیدم که یکی شون منو دید که دارم به پلیس زنگ میزنم که اومد گوشیم رو گرفت خورد کرد
سانزو: هوب همین الان بشین رو زمین تا نکشتمت
ا/ت: نمی خوام بشینم مگه به زوره
سانزو: پس نمیشینی باشه
که به دونفر گفت که منو ببرن سوار ماشین کنن که با داد گفتم:صورتیه عنتر با من چیکار داری بزار برم
سانزو:حالا حلا ها باهات کار دارم دختر جون
۶.۶k
۲۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.