DADY GEON
ددی جئون
ته: من از مافیا متنفرم(عصبی و بغض)
مامانبزرگ: تهیونگ بابا بزرگتم یه مافیا بود ولی هیچوقت منو اذیت نکرد و برام چیزی کم نذاشت با مامانت و خاله هات و دایی هات خیلی مهربون بود حتی وقتی حالش بد و عصبی بود هیچوقت سر ما خالی نمیکرد(بغض)
ته:پس من....من..من بابابزرگم رو دوس دارم با اینکه مافیا بوده ولی انتقام مامانمو میگیرم
{فش بک به حال}
کوک:پس یه مافیا باعث شد تو از مامانت برای همیشه دور بشی؟(بغض)
تهیونگ : اره(بغض)
کوک :متاسفم هیچوقت برای تو مث مافیاییکه تا الان عذبت داده نمیشم
قول میدم
ته:باشه ولی گفتم مجبورم برم المان(بغض صگی)
کوک: مگه اینکه از رو جنازم رد بشن
تهیونگ باهام فرار میکنی؟
ته:چیکار؟(چشمام چارتا سد)
کوک:فراد ولی نه از اون فرار ها تا یه مدت مدرسه نمیای و تو خونه من میپونی تا بابات پشیمون بشه و به گوه خوردن بیفته و اونوقت میتونی خودتو نشون بدی
میای باهام فرار کنی کیم؟
ته:آره و جئون میای باهام برقصی؟
کوک:م..من...مگه مامانت نگفت کسی که نجاتت داده؟
ته: تو منو نجات دادی
(دوکفتر عاشق😐😂)
ته: من از مافیا متنفرم(عصبی و بغض)
مامانبزرگ: تهیونگ بابا بزرگتم یه مافیا بود ولی هیچوقت منو اذیت نکرد و برام چیزی کم نذاشت با مامانت و خاله هات و دایی هات خیلی مهربون بود حتی وقتی حالش بد و عصبی بود هیچوقت سر ما خالی نمیکرد(بغض)
ته:پس من....من..من بابابزرگم رو دوس دارم با اینکه مافیا بوده ولی انتقام مامانمو میگیرم
{فش بک به حال}
کوک:پس یه مافیا باعث شد تو از مامانت برای همیشه دور بشی؟(بغض)
تهیونگ : اره(بغض)
کوک :متاسفم هیچوقت برای تو مث مافیاییکه تا الان عذبت داده نمیشم
قول میدم
ته:باشه ولی گفتم مجبورم برم المان(بغض صگی)
کوک: مگه اینکه از رو جنازم رد بشن
تهیونگ باهام فرار میکنی؟
ته:چیکار؟(چشمام چارتا سد)
کوک:فراد ولی نه از اون فرار ها تا یه مدت مدرسه نمیای و تو خونه من میپونی تا بابات پشیمون بشه و به گوه خوردن بیفته و اونوقت میتونی خودتو نشون بدی
میای باهام فرار کنی کیم؟
ته:آره و جئون میای باهام برقصی؟
کوک:م..من...مگه مامانت نگفت کسی که نجاتت داده؟
ته: تو منو نجات دادی
(دوکفتر عاشق😐😂)
۷.۲k
۲۷ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.