نفسی برای عشق چند پارتی پارت سوم
به این فکر رفت مادر نامجون با خواهرش آمریکا زندگی میکنه ...
مادر منم رفته بوسان نامجون هم رفته تور
سولی «اوه نه من شوهرم سفر کاری رفته ...
دکتر سولی سولی رو میخواست متقاعد کنه که بمونه ولی این چیزا حالی سولی نبود بلخره مرخص شد به سمت خونه رفت ...
لباس کیوتی که منو نامجون برای دخترمون رو گرفتیم رو تنش کردم به سمت ....
سالن اجرا رفتم بهتره به پی دی نیم هم زنگی بزنم این رو اطلاع بدم تا بتونم بدون بلیط برم ...
یک بوق دو بوق
بلاخره گرفت ... الو سلام حالتون خوبه منم سولی ... راستش من میخواستم نامجون رو سوپرایز کنم دارم میام به محل کنسرت ...
با گرفت بله منتظرتم تلفن رو قطع کرد یه تاکسی گرفت ...
نامجون« تلفنم تحت نظر بود ولی دلم صبر نداد دوباره بهش زنگ زدم ولی بر نداشت برای بار ۱۰ دارم زنگ میزنم باید برم دیگه ...
به محل برگزاری کنسرت رفتم دلم دلم خیلی برای تنگ شده اوه خدای من کل کره ی زمین آمدن برای کنسرت من ...
اه سلام حالتون خوبه ارمی من کیم نامجون از بی تی اس که میخواهیم آهنگ .... اجرا کنیم ...
ارمی ها صدا ها شون رو بلند میکردن تولد نامجون تبریک میگفت ...
ولی نامجون با عشق میخوند خودشو با همسرش و دخترش تصور میکرد که دخترش تو بغلش باشه آیا این فقط یه رویا هستش یا واقعیت ...
سولی «« بلاخره رسیدم پی دی نیم آمد برای راهنمایی اوه با جمعیت عظیمی رو به رو شدم از پشت پرده نگاهی بهش مینداختم اعضا هم کنار هم همخوانی میکردن اینا بهترین همکار نه یا بهترین برادر ....
!!!
مادر منم رفته بوسان نامجون هم رفته تور
سولی «اوه نه من شوهرم سفر کاری رفته ...
دکتر سولی سولی رو میخواست متقاعد کنه که بمونه ولی این چیزا حالی سولی نبود بلخره مرخص شد به سمت خونه رفت ...
لباس کیوتی که منو نامجون برای دخترمون رو گرفتیم رو تنش کردم به سمت ....
سالن اجرا رفتم بهتره به پی دی نیم هم زنگی بزنم این رو اطلاع بدم تا بتونم بدون بلیط برم ...
یک بوق دو بوق
بلاخره گرفت ... الو سلام حالتون خوبه منم سولی ... راستش من میخواستم نامجون رو سوپرایز کنم دارم میام به محل کنسرت ...
با گرفت بله منتظرتم تلفن رو قطع کرد یه تاکسی گرفت ...
نامجون« تلفنم تحت نظر بود ولی دلم صبر نداد دوباره بهش زنگ زدم ولی بر نداشت برای بار ۱۰ دارم زنگ میزنم باید برم دیگه ...
به محل برگزاری کنسرت رفتم دلم دلم خیلی برای تنگ شده اوه خدای من کل کره ی زمین آمدن برای کنسرت من ...
اه سلام حالتون خوبه ارمی من کیم نامجون از بی تی اس که میخواهیم آهنگ .... اجرا کنیم ...
ارمی ها صدا ها شون رو بلند میکردن تولد نامجون تبریک میگفت ...
ولی نامجون با عشق میخوند خودشو با همسرش و دخترش تصور میکرد که دخترش تو بغلش باشه آیا این فقط یه رویا هستش یا واقعیت ...
سولی «« بلاخره رسیدم پی دی نیم آمد برای راهنمایی اوه با جمعیت عظیمی رو به رو شدم از پشت پرده نگاهی بهش مینداختم اعضا هم کنار هم همخوانی میکردن اینا بهترین همکار نه یا بهترین برادر ....
!!!
۹۲.۳k
۲۱ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.