مافیا گرل وحشی🖤
مافیا گرل وحشی🖤
کوک:بیا برات شکلات گرفت
ا/ت:من شکلات دوس ندارم
کوک:با تعجب برگشتم سمتش واقعاا؟؟
ا/ت:من تاحالا باهات شوخی کردم
کوک:نه
ا/ت:ی شیرموز گرفته بود ی شیرکاکائو
نی رو گذاشت توی شیرموز یه قلوپ از خورد دستش رو اورد پایین سریع کش رفتم و خودم خوردم
کوک:یا اون مال منه
ا/ت:فعلا مال منه شیرکاکائو هست بخور
کوک:هوووف باش
اعصابش خورد بود ا/ت؟؟ میدونم نباید دخالت کنم ولی میشه بگی چرا ناراحتی؟؟
ا/ت:اره باید ازت کمک بگیرم
کوک:ماشین رو زدم بغل ک خوب بشنوم دستش رو برد پشت و سوییشرتش رو اورد جلو و ی سری عکس در اوردم
ا/ت:نمیدونم کدوم بی ناموسی این کارو کرد جک و دختر عموی من مگی باهم رابطه داشتن اینم عکساش ولی این عکس ادیت کردن و نازنین رو گذاشتم عکس نازنین خیلی ضایس ک ادیته ولی مگی نه نمیدونم کار کیه ولی بایذ پیداش کنم تنها چیزی ک فهمیدم همینه باید کمکم کنی هرجوری شده برات جبران میکنم فقط کمکم کن
کوک:باشه باشه دیدم شیرموز رو توی دستش نگه داشت ک سریع یه قلپ ازش خوردم دیدم داره نگام میکنه
چیه؟مال من بود تو گرفتی
ا/ت:هیچی دارم فک میکنم تو چرا مافیا شدی
کوک:ارث از پدرم تو چرا؟
ا/ت:چون خانوادم ما زنا رو ضعیفه میدونستن توی خونه پدرم هم منو میزد هم مادرو جای زخم روی پهلوم کار پسر عمم بود چون اوم روز تنهایی رفتم بیرون توی خونه از دست پسرعموهام تو گوشی میخوردم مرد سالاری بود منم فرار کردم و مافیا شدم الان مثل سگ ازم میترسن
جئون برو خونه پدر بزرگم همون روز رفتیم
کوک:چرا؟
برووو
کوک:چشممم
پارت سیزدهم🖤👸🏻
کوک:بیا برات شکلات گرفت
ا/ت:من شکلات دوس ندارم
کوک:با تعجب برگشتم سمتش واقعاا؟؟
ا/ت:من تاحالا باهات شوخی کردم
کوک:نه
ا/ت:ی شیرموز گرفته بود ی شیرکاکائو
نی رو گذاشت توی شیرموز یه قلوپ از خورد دستش رو اورد پایین سریع کش رفتم و خودم خوردم
کوک:یا اون مال منه
ا/ت:فعلا مال منه شیرکاکائو هست بخور
کوک:هوووف باش
اعصابش خورد بود ا/ت؟؟ میدونم نباید دخالت کنم ولی میشه بگی چرا ناراحتی؟؟
ا/ت:اره باید ازت کمک بگیرم
کوک:ماشین رو زدم بغل ک خوب بشنوم دستش رو برد پشت و سوییشرتش رو اورد جلو و ی سری عکس در اوردم
ا/ت:نمیدونم کدوم بی ناموسی این کارو کرد جک و دختر عموی من مگی باهم رابطه داشتن اینم عکساش ولی این عکس ادیت کردن و نازنین رو گذاشتم عکس نازنین خیلی ضایس ک ادیته ولی مگی نه نمیدونم کار کیه ولی بایذ پیداش کنم تنها چیزی ک فهمیدم همینه باید کمکم کنی هرجوری شده برات جبران میکنم فقط کمکم کن
کوک:باشه باشه دیدم شیرموز رو توی دستش نگه داشت ک سریع یه قلپ ازش خوردم دیدم داره نگام میکنه
چیه؟مال من بود تو گرفتی
ا/ت:هیچی دارم فک میکنم تو چرا مافیا شدی
کوک:ارث از پدرم تو چرا؟
ا/ت:چون خانوادم ما زنا رو ضعیفه میدونستن توی خونه پدرم هم منو میزد هم مادرو جای زخم روی پهلوم کار پسر عمم بود چون اوم روز تنهایی رفتم بیرون توی خونه از دست پسرعموهام تو گوشی میخوردم مرد سالاری بود منم فرار کردم و مافیا شدم الان مثل سگ ازم میترسن
جئون برو خونه پدر بزرگم همون روز رفتیم
کوک:چرا؟
برووو
کوک:چشممم
پارت سیزدهم🖤👸🏻
۱۱.۰k
۱۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.