𝑺𝒆𝒂𝒔𝒐𝒏²𝑷𝒂𝒓𝒕³⁴
عشق زیبا ( 𝚜𝚌𝚑𝚘𝚗𝚎 𝙻𝚒𝚎𝚋𝚎)𝑺𝒆𝒂𝒔𝒐𝒏²𝑷𝒂𝒓𝒕³⁴
+ اگر مجبور بودم نمیومدم. رفتیم تو چقدر زیادن مردم همشون نگاهشون رو من و جیمین بود معذبم میکرد جیمبن رفت سمت پدر و مادرش _ سلام .مانانش: سلام پسرم خوبی چه خبر از این ورا میبینم عروس آوردی بلاخره به دختر پیدا کردی . باباش: سلام جینبن خوبی؟ _ منون پدر جان. مامانش: احوال پرسی رو ول کن دوست دخترت رو بهمون معرفی کن + سلام من ا/ت هستم . مامانش: خوشبختم عزیزم چقدر خوشگلین شما + همینطور شما . مامانش: هی جیمین دستش رو ول کنمیخوام با عروسم باشم دستمو ول کرد از نگاهش فهمیدم باید مواظب باشم همراه مامانش رفتیم روی مبلی نشستیم و اشاره کرد یه چیزی بیارن . مامانش: خب خانم ا/ت ببینم از کی تا حالا با جیمبن ما آشنا شدی؟ + یک سالی میشه. مامانش: انتخاب خوبی کرد بلاخره این پسر + مگه انتخاب هاش ججوری بود . مامانش:یجورایی انتخاب نمیکرد برا یه شبش بود ول کن اینا رو خب با هم که خوب هستین؟ + ارع . مامانش: خوبه عع اومد بیا آبمیوه بخور + ممنون ..... مامان جیمین یکی رو دید رفت سمتشون جیمینهم اونجا پیش باباش منم اینجا نشسته بودم یه چن تا پسر ...
شرط پست بعدی
+ اگر مجبور بودم نمیومدم. رفتیم تو چقدر زیادن مردم همشون نگاهشون رو من و جیمین بود معذبم میکرد جیمبن رفت سمت پدر و مادرش _ سلام .مانانش: سلام پسرم خوبی چه خبر از این ورا میبینم عروس آوردی بلاخره به دختر پیدا کردی . باباش: سلام جینبن خوبی؟ _ منون پدر جان. مامانش: احوال پرسی رو ول کن دوست دخترت رو بهمون معرفی کن + سلام من ا/ت هستم . مامانش: خوشبختم عزیزم چقدر خوشگلین شما + همینطور شما . مامانش: هی جیمین دستش رو ول کنمیخوام با عروسم باشم دستمو ول کرد از نگاهش فهمیدم باید مواظب باشم همراه مامانش رفتیم روی مبلی نشستیم و اشاره کرد یه چیزی بیارن . مامانش: خب خانم ا/ت ببینم از کی تا حالا با جیمبن ما آشنا شدی؟ + یک سالی میشه. مامانش: انتخاب خوبی کرد بلاخره این پسر + مگه انتخاب هاش ججوری بود . مامانش:یجورایی انتخاب نمیکرد برا یه شبش بود ول کن اینا رو خب با هم که خوب هستین؟ + ارع . مامانش: خوبه عع اومد بیا آبمیوه بخور + ممنون ..... مامان جیمین یکی رو دید رفت سمتشون جیمینهم اونجا پیش باباش منم اینجا نشسته بودم یه چن تا پسر ...
شرط پست بعدی
۲۹.۹k
۰۳ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.