فیک جین🌾🌹
فیک جین🌾🌹
وقتی بهش میگی اوپا🍃🙆♀️
پارت⁴
■■■■■
⁵⁰ دیقه قبل"
نشسته بودم رو صندلی که دیدم ات اومده پارک .
اخمام رفت توهم چرا اینجوریه لباسش چرا رژش انقد پررنگه. شروع کرد به قدم زدن و رفت سمت خلوت پارک که الان هیشکی نبود . ا، جام بلند شدمو پشت سرش راه افتادم . یکم که گذشت یه پسره اومد سمتش . شروع کرد به حرف زدن باهاش . نمیشنیدم چی میگن . پس رفتم نزدیک تر پشت یه درخت .
+میگم ولم کن عوضی...جیغ میزنما
×جیغ بزنی کسی صداتو نمیشونه چون اینجا جای خلوت پارکه
پسره دست ات رو کشید که ببرتش. ات جیغ
زد
_ولم کننن
با عصبانیت رفتم دست ات رو از تو دست پسره درآوردم.وایستادم جلوی ات .
× تو کی دیگه
+صاحابش
×هه بیا برو اونور
+اگه نرم چه غلطی میکنی
×اصن زنمه
با این حرفش شروع کردم به زدنش .
+از کی زن من شده زن تو خودم نمیدونم هاااا
_جین ولش کن کشتیش
ات منو از پسره جدا کرد. دست ات رو گرفتم رفتیم سمت ماشین پرتش کردم تو ماشین...
"زمان حال"
اینجوری نمیشه باید برم پیش ات . از جام بلند شدم ..
داشتم میرفتم طبقه بالا که پشیمون شدم و برگشتم رفتم اشپزخونه. نودل درست کردم برای خودمو ات.
دوتا هم نوشیدنی برداشتم . همه رو گذاشتم تو سینی.
حالا بهتره. رفتم بالا در زدم. رفتم تو.
دیدم ات خوابیده . رفتم بالاسرش و گفتم :
+ات خانم پاشو برات نودل درست کردم.
سینی رو گذاشتم رو میز بغل تخت.
شروع کردم به تکون دادنش که چشاشو باز کرد.
+سلام بر تو ای دوس دختر نازم
_چی میخوای
بدم اومد اینجوری باهام رفتار کرد .
الان من باید شاکی باشم اما . هوفف . دستاشو گرفتم و کشیدم که مجبور شد بشینه.
منم نشستم پیشش
+مرسی که دوسم داری
_ خواهش میکنم....حالا برو
+نمیرم
_ پس بزار بخوابم چون. فردا قراره برم
بره کجا .؟؟
+کجا بری
_ یه خونه دیگه که جا برای عشقتون باشه
+ ات تو عشقمی.🥺 من فق خواستم اذیتت کنم همین
_واقعا🥲
+ آره....اشتی🫶؟
_اشتی😘
+خوب حالا بیا نودل ها رو بخوریم.
_باشه.
شروع کردیم به خوردن نودلا که ات گف:
_جین قضیه دنیل الکی بود پسر عموم بود ...امم منم خواستم یکم سربه سرت بزارم همین
+باشه
_😊
"پایان"
■■■■■■
هعب اینم فیک جین که تموم شد نمیدونم خوشتون اومده یا نه .؟🤷♀️
لایک و کامنت یادتون نره ها😅❤️
مرسی🙂💕🌹🌾
وقتی بهش میگی اوپا🍃🙆♀️
پارت⁴
■■■■■
⁵⁰ دیقه قبل"
نشسته بودم رو صندلی که دیدم ات اومده پارک .
اخمام رفت توهم چرا اینجوریه لباسش چرا رژش انقد پررنگه. شروع کرد به قدم زدن و رفت سمت خلوت پارک که الان هیشکی نبود . ا، جام بلند شدمو پشت سرش راه افتادم . یکم که گذشت یه پسره اومد سمتش . شروع کرد به حرف زدن باهاش . نمیشنیدم چی میگن . پس رفتم نزدیک تر پشت یه درخت .
+میگم ولم کن عوضی...جیغ میزنما
×جیغ بزنی کسی صداتو نمیشونه چون اینجا جای خلوت پارکه
پسره دست ات رو کشید که ببرتش. ات جیغ
زد
_ولم کننن
با عصبانیت رفتم دست ات رو از تو دست پسره درآوردم.وایستادم جلوی ات .
× تو کی دیگه
+صاحابش
×هه بیا برو اونور
+اگه نرم چه غلطی میکنی
×اصن زنمه
با این حرفش شروع کردم به زدنش .
+از کی زن من شده زن تو خودم نمیدونم هاااا
_جین ولش کن کشتیش
ات منو از پسره جدا کرد. دست ات رو گرفتم رفتیم سمت ماشین پرتش کردم تو ماشین...
"زمان حال"
اینجوری نمیشه باید برم پیش ات . از جام بلند شدم ..
داشتم میرفتم طبقه بالا که پشیمون شدم و برگشتم رفتم اشپزخونه. نودل درست کردم برای خودمو ات.
دوتا هم نوشیدنی برداشتم . همه رو گذاشتم تو سینی.
حالا بهتره. رفتم بالا در زدم. رفتم تو.
دیدم ات خوابیده . رفتم بالاسرش و گفتم :
+ات خانم پاشو برات نودل درست کردم.
سینی رو گذاشتم رو میز بغل تخت.
شروع کردم به تکون دادنش که چشاشو باز کرد.
+سلام بر تو ای دوس دختر نازم
_چی میخوای
بدم اومد اینجوری باهام رفتار کرد .
الان من باید شاکی باشم اما . هوفف . دستاشو گرفتم و کشیدم که مجبور شد بشینه.
منم نشستم پیشش
+مرسی که دوسم داری
_ خواهش میکنم....حالا برو
+نمیرم
_ پس بزار بخوابم چون. فردا قراره برم
بره کجا .؟؟
+کجا بری
_ یه خونه دیگه که جا برای عشقتون باشه
+ ات تو عشقمی.🥺 من فق خواستم اذیتت کنم همین
_واقعا🥲
+ آره....اشتی🫶؟
_اشتی😘
+خوب حالا بیا نودل ها رو بخوریم.
_باشه.
شروع کردیم به خوردن نودلا که ات گف:
_جین قضیه دنیل الکی بود پسر عموم بود ...امم منم خواستم یکم سربه سرت بزارم همین
+باشه
_😊
"پایان"
■■■■■■
هعب اینم فیک جین که تموم شد نمیدونم خوشتون اومده یا نه .؟🤷♀️
لایک و کامنت یادتون نره ها😅❤️
مرسی🙂💕🌹🌾
۱۴.۸k
۰۱ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.