P14
JN:(دستم رو گرفت)
S: لازم نیست تنظیم کنی …
JN(وسایلم رو برداشتم برم که یونگی دستم رو گرفت)
S:هنوز…بهم حس داری ..؟
JN:…(باید بهش بگم که بهش هنوز حس دارم نه نه جیمین نباید بگی ) نه ….بهت حسی ….ندارم …( لرزون )
S(از چشماش فهمیدم داره دروغ میگه) جمیمنا….چرا دروغ میگی ها ..؟ من میفهم تو دروغ میگی …
JN: چی ….نه دارم راست …م ..(که لبش رو لبم حس کردم چشمام تا ته درشت شده بود )
S(لباش رو آروم میک میزدمش ازش جدا شدم )لبات هنوزم ..طمع توت فرنگی میده …بیب…
JN:…(دیگه نمیتوانم تحمل کنم …د/کم سفت شده بود و لبم رو روی لباش گذاشتم و لب پایینش رو میک میزدم )
ببخشید کمه
S: لازم نیست تنظیم کنی …
JN(وسایلم رو برداشتم برم که یونگی دستم رو گرفت)
S:هنوز…بهم حس داری ..؟
JN:…(باید بهش بگم که بهش هنوز حس دارم نه نه جیمین نباید بگی ) نه ….بهت حسی ….ندارم …( لرزون )
S(از چشماش فهمیدم داره دروغ میگه) جمیمنا….چرا دروغ میگی ها ..؟ من میفهم تو دروغ میگی …
JN: چی ….نه دارم راست …م ..(که لبش رو لبم حس کردم چشمام تا ته درشت شده بود )
S(لباش رو آروم میک میزدمش ازش جدا شدم )لبات هنوزم ..طمع توت فرنگی میده …بیب…
JN:…(دیگه نمیتوانم تحمل کنم …د/کم سفت شده بود و لبم رو روی لباش گذاشتم و لب پایینش رو میک میزدم )
ببخشید کمه
۱.۰k
۱۵ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.