فیک هوپی
p4🍒❤️
(علامت ا.ت& علامت هوپی= علامت سوهو// علامت چان سو**)
& اوپا چان سووو
** ا.ت اومدی منتظرت بودم
&از کی اینجایی
**یه ده دیقه ای میشه
&بهت که گفتم خودم میام
**چجوری بزارم یه دختر این وقت شب تنها تو کوچه باشه؟
&تو بهترینی اوپااا
*از زبان سوهو*
از رستوران اومدیم بیرون که یهو ا.ت گفت اوپااا چان سو،دیدم همون پسرس من جاش بودم نمیزاشتم دوس دخترم با یه پسر دیه شام بخوره اونم تنها! لیاقت دختری مثل ا.ت رو نداره، اصلا هرچیبه من چه تو افکارم غرق بودم که با صدای ا.ت به خودم اومدم
&سوهو این برادرمه چان سو
// توی ذهنش* چییی برادرش خاک توسرت سوهو چی فکر کردی
&سوهو کجاییییی
//ها؟ چی؟همینجام . سلام من کیم سو هو هستم دوست ا.ت
** خوشبختم.اهااا پس عشقـ....
&حرفشو قطع کردم خب ما دیه میریم سوهو خدافظ
سوهو و چان سو باهم...خدافظ
توی ماشین چان سو
** چرا نزاشتی حرفمو بزنم؟
& اصلا چه چرت وپرتی داشتی میگفتی من که تو خونه بهت گفتم همنجوری الکی گفتم تورو اذیت کنم
**خومنم داشتم میگفتم که تورو اذیت کنم
&بزار برسیم خونه من دارم برات
**نه غلط کردم دستت خیلی سنگیه غلط خوردم
&ایندفعه میبخشمت
**مرسی خواهر قشنگم
&مزه نریز
خونه*
از زبان ا.ت =رسیدیم خونه خسته بودم ولو شدم رو تختم به این فکر میکردم که اگه حرف چان سو رو قطع نکرده بودم چی میشد اگع میگفت عشقت دیه نمیتونستم با سوهو دوست باشم ،ینی سوهو راجب من چی فکر میکرد؟ همینجوری تو افکارم غرق بودم که خوابم برد
از زبان سوهو=بعد از رفتن ا.ت و داداش میخواستم خودمو جر بدم اخه چرا فک کردم دوس پسرشه و همچین موقعیت خوبیو برای اعتراف کردن از دست دادم اهههه سوهو تو خیلی خنگی.....
حالا ولش کن باید یه فکری کنم حتما فردا باید بهش اعتراف کنم دیه هیچ کس
نمیتونه باعث شه من بش اعتراف نکنم همینجوری باخودم حرف زدم تا رسیدم خونه لباسامو
عوض کردم رفتم تو تختم و به فردا فکر کردم که چطور به ا.ت اعتراف کنم ........
صبح شد،صبحونه خوردم یونیفرمم رو پوشیدم و موهامو شونه کردم عطر زدم کتونی جدیدمو
پوشیدم و حلقه ای که برای ا.ت خریدمو برداشتم و رفتم بیرون استایلم خوب شده بود ..............
اسلاید۲عکس ست کاپلی ا.ت و سوهو
(علامت ا.ت& علامت هوپی= علامت سوهو// علامت چان سو**)
& اوپا چان سووو
** ا.ت اومدی منتظرت بودم
&از کی اینجایی
**یه ده دیقه ای میشه
&بهت که گفتم خودم میام
**چجوری بزارم یه دختر این وقت شب تنها تو کوچه باشه؟
&تو بهترینی اوپااا
*از زبان سوهو*
از رستوران اومدیم بیرون که یهو ا.ت گفت اوپااا چان سو،دیدم همون پسرس من جاش بودم نمیزاشتم دوس دخترم با یه پسر دیه شام بخوره اونم تنها! لیاقت دختری مثل ا.ت رو نداره، اصلا هرچیبه من چه تو افکارم غرق بودم که با صدای ا.ت به خودم اومدم
&سوهو این برادرمه چان سو
// توی ذهنش* چییی برادرش خاک توسرت سوهو چی فکر کردی
&سوهو کجاییییی
//ها؟ چی؟همینجام . سلام من کیم سو هو هستم دوست ا.ت
** خوشبختم.اهااا پس عشقـ....
&حرفشو قطع کردم خب ما دیه میریم سوهو خدافظ
سوهو و چان سو باهم...خدافظ
توی ماشین چان سو
** چرا نزاشتی حرفمو بزنم؟
& اصلا چه چرت وپرتی داشتی میگفتی من که تو خونه بهت گفتم همنجوری الکی گفتم تورو اذیت کنم
**خومنم داشتم میگفتم که تورو اذیت کنم
&بزار برسیم خونه من دارم برات
**نه غلط کردم دستت خیلی سنگیه غلط خوردم
&ایندفعه میبخشمت
**مرسی خواهر قشنگم
&مزه نریز
خونه*
از زبان ا.ت =رسیدیم خونه خسته بودم ولو شدم رو تختم به این فکر میکردم که اگه حرف چان سو رو قطع نکرده بودم چی میشد اگع میگفت عشقت دیه نمیتونستم با سوهو دوست باشم ،ینی سوهو راجب من چی فکر میکرد؟ همینجوری تو افکارم غرق بودم که خوابم برد
از زبان سوهو=بعد از رفتن ا.ت و داداش میخواستم خودمو جر بدم اخه چرا فک کردم دوس پسرشه و همچین موقعیت خوبیو برای اعتراف کردن از دست دادم اهههه سوهو تو خیلی خنگی.....
حالا ولش کن باید یه فکری کنم حتما فردا باید بهش اعتراف کنم دیه هیچ کس
نمیتونه باعث شه من بش اعتراف نکنم همینجوری باخودم حرف زدم تا رسیدم خونه لباسامو
عوض کردم رفتم تو تختم و به فردا فکر کردم که چطور به ا.ت اعتراف کنم ........
صبح شد،صبحونه خوردم یونیفرمم رو پوشیدم و موهامو شونه کردم عطر زدم کتونی جدیدمو
پوشیدم و حلقه ای که برای ا.ت خریدمو برداشتم و رفتم بیرون استایلم خوب شده بود ..............
اسلاید۲عکس ست کاپلی ا.ت و سوهو
۱۹.۷k
۱۰ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.