Part (7)
Part (7)
لینو پیاده شد و ی خونه گرفت تا شب رو اونجا استراحت کنن
وقتی به اون خونه رسیدن وسایلشون رو از ماشینا پیاده کردن و گرفتن خوابیدن اون خونه هشتا تخت داشت اما یکی از اون تخت ها شکسته بود
@ بچه ها ما که هشت نفریم حالا چکار کنیم
& من روی زمین میخوابم
_ نه جونگین نمیخواد روی زمین بخوابی
٪ پس چکار کنیم ؟
_ فلیکس پیش من میخوابه
+ چیییی عمراً
= ببین فلیکس فکر خوبیه برو پیش هیون بخواب(با نیشخند مرموزانه)
+ تو دیگه هیچی نگو لینو که از اون هیونجین هم بدتری
همه زدن زیر خنده
÷ خب حالا تصمیم خودتون رو بگیرید
/ بچه ها میشه عجله کنید الان بیهوش میشم
+ اوففف باشه من پیش هیونجین میخوابم
_ آفرین بیبی جونم
همونطور که گفته شد خوابیدن و صبح با کاری که جونگین کرد بیدار شدن
& هیییی با همتون بیدار شین
همه با هم : ولمون کن بزار بخوابیم
& نوچ اینطوری فایده نداره باید دست به کار شم
جونگین رفت هفتا ظرف آب پر کرد و روی همشون خالی کرد
_ هی این کار کی بود ؟
& کار من بود
÷ آخه این چه کاری بود کردی
= داشتم خواب 🔞 میدیدم
/ خاک توی اون سر منحرفت کنن لینو
@ حالا خوابی که دیدی تو و کی بودین ؟؟
= منو و هان (با نیشخند)
/ هیونجین
_ بله
/ اون چاقوت رو بده به من الان لازمم شد
_ شرمنده نیاوردمش
/ حیف شد
ببین لینو شانس آوردی وگرنه الان پاره بودی
= تو میخوای منو پاره کنی ؟ بلایی به سرت می آوردم که مرغ های آسمون به حالت گریه کنن
/ باشه باشه تسلیممم
+ اووولینو ی ذره های این کارات به منم یاد بده لازمم میشه
= نکنه میخوای از این کارا یاد بگیری که رو سر هیونجین خالیشون کنی ؟؟
+ آره از کجا فهمیدی ؟
= من اینم دیگه
_ تو غلط میکنی
+ حالا ببین یاد میگریم
_ لینو از این کارا بهش یاد ندی هاا
= خیالت راحت هیونگ بهش یاد میدم
_ خیلی بیشعوری
= دیگه دیگه
@ خب حالا نمیخوایم بریم بگردیم ؟؟
÷ الان میریم
+ بچه ها نظرتون چیه بریم ساحل
& فکر خوبیه
(پایان پارت 7)
لینو پیاده شد و ی خونه گرفت تا شب رو اونجا استراحت کنن
وقتی به اون خونه رسیدن وسایلشون رو از ماشینا پیاده کردن و گرفتن خوابیدن اون خونه هشتا تخت داشت اما یکی از اون تخت ها شکسته بود
@ بچه ها ما که هشت نفریم حالا چکار کنیم
& من روی زمین میخوابم
_ نه جونگین نمیخواد روی زمین بخوابی
٪ پس چکار کنیم ؟
_ فلیکس پیش من میخوابه
+ چیییی عمراً
= ببین فلیکس فکر خوبیه برو پیش هیون بخواب(با نیشخند مرموزانه)
+ تو دیگه هیچی نگو لینو که از اون هیونجین هم بدتری
همه زدن زیر خنده
÷ خب حالا تصمیم خودتون رو بگیرید
/ بچه ها میشه عجله کنید الان بیهوش میشم
+ اوففف باشه من پیش هیونجین میخوابم
_ آفرین بیبی جونم
همونطور که گفته شد خوابیدن و صبح با کاری که جونگین کرد بیدار شدن
& هیییی با همتون بیدار شین
همه با هم : ولمون کن بزار بخوابیم
& نوچ اینطوری فایده نداره باید دست به کار شم
جونگین رفت هفتا ظرف آب پر کرد و روی همشون خالی کرد
_ هی این کار کی بود ؟
& کار من بود
÷ آخه این چه کاری بود کردی
= داشتم خواب 🔞 میدیدم
/ خاک توی اون سر منحرفت کنن لینو
@ حالا خوابی که دیدی تو و کی بودین ؟؟
= منو و هان (با نیشخند)
/ هیونجین
_ بله
/ اون چاقوت رو بده به من الان لازمم شد
_ شرمنده نیاوردمش
/ حیف شد
ببین لینو شانس آوردی وگرنه الان پاره بودی
= تو میخوای منو پاره کنی ؟ بلایی به سرت می آوردم که مرغ های آسمون به حالت گریه کنن
/ باشه باشه تسلیممم
+ اووولینو ی ذره های این کارات به منم یاد بده لازمم میشه
= نکنه میخوای از این کارا یاد بگیری که رو سر هیونجین خالیشون کنی ؟؟
+ آره از کجا فهمیدی ؟
= من اینم دیگه
_ تو غلط میکنی
+ حالا ببین یاد میگریم
_ لینو از این کارا بهش یاد ندی هاا
= خیالت راحت هیونگ بهش یاد میدم
_ خیلی بیشعوری
= دیگه دیگه
@ خب حالا نمیخوایم بریم بگردیم ؟؟
÷ الان میریم
+ بچه ها نظرتون چیه بریم ساحل
& فکر خوبیه
(پایان پارت 7)
۷۱۲
۲۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.