پارت۶
آخه این مرتیکه اینجا چه گوهی میخوره خو يه چی بهش ميگما
میخواستم پیاده شدم که دیدم با دستش محکم زد رو کاپوت ماشینم
منم اعصبانی شرم از ماشین اومدم پایین با داد گفتم
-مرتیکه الاغ چته چی میخوای مریضی؟
-ببین رها همین الان برمیگردی سر خونه زندگیت فهمیدی چی گفتم؟
-تو کی باشی به من بگی چی کار کنم یا نکنم؟
-من همه کارتم باباتم
-ببین مرتیکه معتاد قمار باز اینجا رو میبینی؟؟بخونش؟
-دادگاه سراسری
-افرین من چه شغلی دارم؟
-خو که چی
-ببین من خیلی راحت میتونم تو رو محکوم به ۲۰ سال زندان بکنم تازه این کفشه
-ببین رها تو از این گوه ها نمیخوری خو
مثل دختر خوب هرچی میگم گوش کن با این مرد ازدواج کن اون خوشبختت میکنه من که بدتو نمیخوام
-ببین من اینجا ابرو دارم بشین تو ماشینم بریم یه جا صحبت کنیم
انگار اون مرده که ازش ترسیده بودم داشت به حرفامون گوش میکرد ولی لباس زندان بهش میومد با دستبند بهم پوزخند زده بود زیاد بهش توجه نکردم و نشستم تو ماشین
-ببین رها گوش کن به حرفم این مرده پولداره درسته سنش بالاس ولی مهم اینه پول داره
-ببین علی من آدمیم که دنبال پولم؟ نه من اینجوری نیستم من آدمیم که حرف زور بالا سرم باشه؟ نه اینجوری هم نیستم
-رها من اگه تو رو سر سفره عقد نیارم علی نیستم
انگشت شصتمو بردم بالا و جلو صورتش بردمو با صدا گفتم
-بیااااا👍
بعد هم بهش گفتم برو پایین پیر سگ
رفت پایینو منم زنگ زدم به نازنین بهترین رفیقم گفتم
-سلام خر من
-سلام گاااااووو من
-چطوری مگس؟
-رها آدم باش کار داری؟
-ببین از دادگاه اومدم
-بازم مث همیشه خسته هستیو نیار به انرژی داری درسته؟
-افرینننن زدی به خال پیشونی علی جووون
-😂😂علیو خوب اومدی حالا کجا بریم؟
-بریم پاتوق؟
-نه تکراری شده یه جای جدبد به نظرم بیا دنبالم بریم بام تهران
-خیل خب الان ساعت ۲ میام دنبالت اول بریم خونم بعد از اونجا بریم بام
-حله
-خدافظ گوساله بدبخت
و قط کردم صددرصد ناراحت میشه که چرا نزاشتم خدافظی کنه😁
میخواستم پیاده شدم که دیدم با دستش محکم زد رو کاپوت ماشینم
منم اعصبانی شرم از ماشین اومدم پایین با داد گفتم
-مرتیکه الاغ چته چی میخوای مریضی؟
-ببین رها همین الان برمیگردی سر خونه زندگیت فهمیدی چی گفتم؟
-تو کی باشی به من بگی چی کار کنم یا نکنم؟
-من همه کارتم باباتم
-ببین مرتیکه معتاد قمار باز اینجا رو میبینی؟؟بخونش؟
-دادگاه سراسری
-افرین من چه شغلی دارم؟
-خو که چی
-ببین من خیلی راحت میتونم تو رو محکوم به ۲۰ سال زندان بکنم تازه این کفشه
-ببین رها تو از این گوه ها نمیخوری خو
مثل دختر خوب هرچی میگم گوش کن با این مرد ازدواج کن اون خوشبختت میکنه من که بدتو نمیخوام
-ببین من اینجا ابرو دارم بشین تو ماشینم بریم یه جا صحبت کنیم
انگار اون مرده که ازش ترسیده بودم داشت به حرفامون گوش میکرد ولی لباس زندان بهش میومد با دستبند بهم پوزخند زده بود زیاد بهش توجه نکردم و نشستم تو ماشین
-ببین رها گوش کن به حرفم این مرده پولداره درسته سنش بالاس ولی مهم اینه پول داره
-ببین علی من آدمیم که دنبال پولم؟ نه من اینجوری نیستم من آدمیم که حرف زور بالا سرم باشه؟ نه اینجوری هم نیستم
-رها من اگه تو رو سر سفره عقد نیارم علی نیستم
انگشت شصتمو بردم بالا و جلو صورتش بردمو با صدا گفتم
-بیااااا👍
بعد هم بهش گفتم برو پایین پیر سگ
رفت پایینو منم زنگ زدم به نازنین بهترین رفیقم گفتم
-سلام خر من
-سلام گاااااووو من
-چطوری مگس؟
-رها آدم باش کار داری؟
-ببین از دادگاه اومدم
-بازم مث همیشه خسته هستیو نیار به انرژی داری درسته؟
-افرینننن زدی به خال پیشونی علی جووون
-😂😂علیو خوب اومدی حالا کجا بریم؟
-بریم پاتوق؟
-نه تکراری شده یه جای جدبد به نظرم بیا دنبالم بریم بام تهران
-خیل خب الان ساعت ۲ میام دنبالت اول بریم خونم بعد از اونجا بریم بام
-حله
-خدافظ گوساله بدبخت
و قط کردم صددرصد ناراحت میشه که چرا نزاشتم خدافظی کنه😁
۱.۶k
۰۱ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.