بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا - تاریکیهایی است که چون موج، بعضی بر بعضی قرار گرفته اند؛ آنچنانکه اگر کسی دستش را بیرون آورد، به زحمت آن را ببیند!(سوره نور بخشی از آیه 40)
انسان در این جهان، گرفتار تاریکیهای بسیار است.او در تاریکی خلق شده است- فِی ظُلُماتِِ ثَلَاثِِ، و در سرزمین تاریکی تولد یافته است. نورِ روحِ او را کالبدهایی از جنس تاریکی، چون لایه های پیاز در بر گرفتهاند. و اگر خود را به نور وجود نرساند، بیشک لقمه تاریکی خواهد بود.
تاریکیهای طبیعت جسمانی، تاریکیهای قوای نفسانی،تاریکیهای ذهنی،تاریکیهای احساسی وعاطفی،تاریکی های شرطی شدگیها، تاریکی های نافهمی و غفلت،تاریکیهای ظلم،تاریکی های حق بجانبی،تاریکیهای جاهطلبی وریاست خواهی، تاریکی های دروغ و فریب و نیرنگ و از همه مهمتر تاریکی بیخدایی، او را فرا گرفته است.
چنین انسانی،انسان ظلمانی است.انسانی است که در میان امواج تاریکی ها گرفتار آمده است. انسان تاریک، همان انسانی است که راه به جایی نخواهد برد. نشانههای انسان تاریک آن است که کلامش تاریک است ونجاتبخش نیست. نگاهش تاریک است و افقی را نشان نمی دهد. شنیدنش، تاریک است و فهمی از حقیقت ندارد. و قلبش تاریک است و رستگاری را معرفت ندارد. چنین انسانی اعمالش نیز در تاریکی است. بی هدف و کور و ناصواب است. او حتی دست خودش را نمیبیند، چه رسد به دستاورد تاریکش را. آنکه در تاریکی است توهّم میکندکه دستاورد خوبی دارد،يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا - خیال میکنند که کاری نیکو میکنند!( سوره کهف بخشی از آیه 104)
زیرا کار نیک تنها از کسانی بر میآید که با نور آگاهی و حیات کار میکنند، همانها که با سلوک خویش از تاریکیها رسته و به نور روح الهی خویش رسیدهاند.
ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا - تاریکیهایی است که چون موج، بعضی بر بعضی قرار گرفته اند؛ آنچنانکه اگر کسی دستش را بیرون آورد، به زحمت آن را ببیند!(سوره نور بخشی از آیه 40)
انسان در این جهان، گرفتار تاریکیهای بسیار است.او در تاریکی خلق شده است- فِی ظُلُماتِِ ثَلَاثِِ، و در سرزمین تاریکی تولد یافته است. نورِ روحِ او را کالبدهایی از جنس تاریکی، چون لایه های پیاز در بر گرفتهاند. و اگر خود را به نور وجود نرساند، بیشک لقمه تاریکی خواهد بود.
تاریکیهای طبیعت جسمانی، تاریکیهای قوای نفسانی،تاریکیهای ذهنی،تاریکیهای احساسی وعاطفی،تاریکی های شرطی شدگیها، تاریکی های نافهمی و غفلت،تاریکیهای ظلم،تاریکی های حق بجانبی،تاریکیهای جاهطلبی وریاست خواهی، تاریکی های دروغ و فریب و نیرنگ و از همه مهمتر تاریکی بیخدایی، او را فرا گرفته است.
چنین انسانی،انسان ظلمانی است.انسانی است که در میان امواج تاریکی ها گرفتار آمده است. انسان تاریک، همان انسانی است که راه به جایی نخواهد برد. نشانههای انسان تاریک آن است که کلامش تاریک است ونجاتبخش نیست. نگاهش تاریک است و افقی را نشان نمی دهد. شنیدنش، تاریک است و فهمی از حقیقت ندارد. و قلبش تاریک است و رستگاری را معرفت ندارد. چنین انسانی اعمالش نیز در تاریکی است. بی هدف و کور و ناصواب است. او حتی دست خودش را نمیبیند، چه رسد به دستاورد تاریکش را. آنکه در تاریکی است توهّم میکندکه دستاورد خوبی دارد،يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا - خیال میکنند که کاری نیکو میکنند!( سوره کهف بخشی از آیه 104)
زیرا کار نیک تنها از کسانی بر میآید که با نور آگاهی و حیات کار میکنند، همانها که با سلوک خویش از تاریکیها رسته و به نور روح الهی خویش رسیدهاند.
۶۵۸
۲۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.