یادش بخیر اون روزی که رفتم توی یک فروشگاه،یک هو یک دختر ا
یادش بخیر اون روزی که رفتم توی یک فروشگاه،یک هو یک دختر اومد تو،
دیدم روی تیشرت دختره نوشته بی تی اس
منم سریع زیپ سوییشرتم رو کشیدم پایین تا تیشرت بی تی اس منم معلوم شه
وقتی دختره تیشرت من رو دید سرش رو پایین برد و نگاهی به تیشرت خودش انداخت،
یکمی گذشت بهش لبخند زدم
اونم بهم لبخند زد....(:
دیدم روی تیشرت دختره نوشته بی تی اس
منم سریع زیپ سوییشرتم رو کشیدم پایین تا تیشرت بی تی اس منم معلوم شه
وقتی دختره تیشرت من رو دید سرش رو پایین برد و نگاهی به تیشرت خودش انداخت،
یکمی گذشت بهش لبخند زدم
اونم بهم لبخند زد....(:
۱۶.۰k
۲۷ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.