پارت((۱۷ )
ا.ت: ج....جیمین؟!( آروم )
رفتم نزدیک تر که با جسمی که روی زمین افتاده بود روبرو شدم
جی..... جیمینننن!!!!
ا.ت: جیمین خوبی لطفا بلند شووو لطفااا
روشو برگردوندم و صورتشو دیدم
ای.....اینکه جیمین نیست
صدای محکمی از پشتم اومد
سرمو چرخوندم و با در بسته مواجه شدم
کی این در و بست؟!!!!
جیمین: پس برگشتی پیشم
به طرفش برگشتم
جیمین!!!
جیمین: چرا ولم کردی ا.ت چرا
از این به بعد دیگه همیشگی پیشم موندنی شدی( پوزخند)
به فردی که افتاده بود زمین نگاه کردم
اینو جیمین کشته؟!!!
ا.ت: چرا کشتیش؟!!
جیمین: چی،؟!!
ا.ت: میگم چرا کشتیش!!؟
جیمین: نم......نمیدونم
ا.ت می خوای از پیشم بری؟
ا.ت: اگه قول بدی آدم ن کشی
سرشو به معنای باشه تکون داد
آروم شده بود به کسی که افتاده بود زمین نگاه کردم
خ ون زیادی ازش نرفته
ولی اون مُ رده بود
کمی خ ون از سرش جاری شده بود
اونها باهم درگیر شده بودن
ا.ت:جیمین من باید الان برم ولی برمیگردم باشه؟!
جیمین: چی نههه!!
ا.ت: جیمین!! نمیتونم که همیشگی تو این اتاق بمونم
جیمین: خب ..... نمیمونی از این اتاق میریم بیرون
ا.ت: جیمین دوباره برمیگردم باشه؟!
جیمین: گفتم نه
یکم فکر کردم فکر کن ا.ت فکر کن
آها
ا.ت: جیمین تو دوستی به نام شوگا نداری؟!
جیمین: شوکه) تو اونو پیدا کردی؟!!!!
ا.ت: شما با هم دوستید مگه نه پس باید بزاری من برم و بیارمش اینجا باشه؟
جیمین: بعدش میای پیشم؟
ا.ت: اره
جیمین: پس باشه
ا.ت: ولی قبلش باید منو به یه جایی ببری!!
*شرط پارت بعدی:۱۵ لایک و ۱۸ کامنت*
رفتم نزدیک تر که با جسمی که روی زمین افتاده بود روبرو شدم
جی..... جیمینننن!!!!
ا.ت: جیمین خوبی لطفا بلند شووو لطفااا
روشو برگردوندم و صورتشو دیدم
ای.....اینکه جیمین نیست
صدای محکمی از پشتم اومد
سرمو چرخوندم و با در بسته مواجه شدم
کی این در و بست؟!!!!
جیمین: پس برگشتی پیشم
به طرفش برگشتم
جیمین!!!
جیمین: چرا ولم کردی ا.ت چرا
از این به بعد دیگه همیشگی پیشم موندنی شدی( پوزخند)
به فردی که افتاده بود زمین نگاه کردم
اینو جیمین کشته؟!!!
ا.ت: چرا کشتیش؟!!
جیمین: چی،؟!!
ا.ت: میگم چرا کشتیش!!؟
جیمین: نم......نمیدونم
ا.ت می خوای از پیشم بری؟
ا.ت: اگه قول بدی آدم ن کشی
سرشو به معنای باشه تکون داد
آروم شده بود به کسی که افتاده بود زمین نگاه کردم
خ ون زیادی ازش نرفته
ولی اون مُ رده بود
کمی خ ون از سرش جاری شده بود
اونها باهم درگیر شده بودن
ا.ت:جیمین من باید الان برم ولی برمیگردم باشه؟!
جیمین: چی نههه!!
ا.ت: جیمین!! نمیتونم که همیشگی تو این اتاق بمونم
جیمین: خب ..... نمیمونی از این اتاق میریم بیرون
ا.ت: جیمین دوباره برمیگردم باشه؟!
جیمین: گفتم نه
یکم فکر کردم فکر کن ا.ت فکر کن
آها
ا.ت: جیمین تو دوستی به نام شوگا نداری؟!
جیمین: شوکه) تو اونو پیدا کردی؟!!!!
ا.ت: شما با هم دوستید مگه نه پس باید بزاری من برم و بیارمش اینجا باشه؟
جیمین: بعدش میای پیشم؟
ا.ت: اره
جیمین: پس باشه
ا.ت: ولی قبلش باید منو به یه جایی ببری!!
*شرط پارت بعدی:۱۵ لایک و ۱۸ کامنت*
۷.۲k
۱۵ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.