تفسیر قرآن
بخشی از روایات و فواید مشورت و نکات تفسیری آیات 38 و 39 سوره شوری
بخشى از روايات در باب مشورت و شورى را در اينجا مى آوريم.(38)
«شاور العلماء الصالحين» با دانشمندان وارسته مشورت كن.
«واجعل مشورتك من يخاف اللّه» در مشورت خود كسانى را قرار ده كه خدا ترس باشند.
«شاور المتّقين الّذين يؤثرون الاخرة على الدنيا» با اهل تقوى كه معاد را بر معاش ترجيح مى دهند مشورت نما.
«خير من شاورت ذوى النهى والعلم و اولوا التجارب و الحزم» با عقلايى كه داراى علم و تجربه هستند مشورت كن.
«لا تدخلّن فى مشورتك بخيلاً و لا جباناً و لا حريصا» با افراد بخيل و ترسو و حريص مشورت مكن.
«رأى الرجل على قدر تجربته» ارزش هر رأى به مقدار تجربه صاحب رأى است.
«أن يكون حرّاً متديّناً صديّقاً و ان تطلعه على سرّك» با افرادى مشورت كن كه راستگو باشند و وابستگى نداشته باشند و او را بر راز خود آگاه كن تا بتواند رأى جامع و كامل ارائه دهد.
«مشاورة العاقل الناصح رشد و يمن و توفيق من اللّه» در مشورت با عاقل خيرخواه رشد و بركت و توفيق الهى است.
«شاور فى امورك من فيه خمس خصال...» در كارهاى خود با كسى مشورت كن كه در او پنج خصلت باشد: عقل، علم، تجربه، خيرخواهى و تقوا.
سؤال: چرا در نامه 31 نهج البلاغه از مشورت با زنان نهى شده است؟
پاسخ: مشورت تابع جنسيّت نيست، بلكه تابع معيار و ملاك است. امام على عليه السلام مى فرمايد: «فانّ رأيهن الى افن»، چون زن عاطفى و احساساتى است، معمولاً رأى و نظر او استدلالى نيست. لذا در حديث ديگرى مى فرمايد: هرگاه تجربه اى از عقل و كمال يك زن داشتيد، با او مشورت كنيد. بنابراين دليل نهى از مشورت با زنان، سستى رأى بوده است و هرگاه مردى نيز اين گونه باشد نبايد مورد مشورت قرار گيرد.
سؤال: با اينكه قرآن مى فرمايد: اكثر مردم اهل انديشه نيستند، «اكثرهم لا يعقلون»(39)، «اكثرهم لا يعلمون»(40)، بسيارى از آنان فاسقند، «اكثرهم فاسقون»(41) و بسيارى در برابر حقّ تسليم نيستند، «اكثرهم للحق كارهون»(42) پس سفارش به مشورت براى چيست؟
پاسخ: قرآن اكثريّتِ مردمى را در نظر دارد كه گرفتار شرك و فساد و هوس هستند و هرگز مرادش «اكثر المتّقين» و «اكثر المؤمنين» نيست.
فوايد مشورت:
- احتمال خطا را كم مى كند.
- استعدادها را شكوفا مى كند.
- مانع استبداد مى شود.
- مانع حسادت ديگران است. اگر با مشورت كامياب شديم چون ديگران رشد ما را در اثر فكر و مشورت خودشان مى دانند نسبت به ما حسادت نمى ورزند. فرزندى كه رشد مى كند هرگز پدرش به او حسادت نمى ورزد، چون رشد او را بازتابى از رشد خود مى داند.
بخشى از روايات در باب مشورت و شورى را در اينجا مى آوريم.(38)
«شاور العلماء الصالحين» با دانشمندان وارسته مشورت كن.
«واجعل مشورتك من يخاف اللّه» در مشورت خود كسانى را قرار ده كه خدا ترس باشند.
«شاور المتّقين الّذين يؤثرون الاخرة على الدنيا» با اهل تقوى كه معاد را بر معاش ترجيح مى دهند مشورت نما.
«خير من شاورت ذوى النهى والعلم و اولوا التجارب و الحزم» با عقلايى كه داراى علم و تجربه هستند مشورت كن.
«لا تدخلّن فى مشورتك بخيلاً و لا جباناً و لا حريصا» با افراد بخيل و ترسو و حريص مشورت مكن.
«رأى الرجل على قدر تجربته» ارزش هر رأى به مقدار تجربه صاحب رأى است.
«أن يكون حرّاً متديّناً صديّقاً و ان تطلعه على سرّك» با افرادى مشورت كن كه راستگو باشند و وابستگى نداشته باشند و او را بر راز خود آگاه كن تا بتواند رأى جامع و كامل ارائه دهد.
«مشاورة العاقل الناصح رشد و يمن و توفيق من اللّه» در مشورت با عاقل خيرخواه رشد و بركت و توفيق الهى است.
«شاور فى امورك من فيه خمس خصال...» در كارهاى خود با كسى مشورت كن كه در او پنج خصلت باشد: عقل، علم، تجربه، خيرخواهى و تقوا.
سؤال: چرا در نامه 31 نهج البلاغه از مشورت با زنان نهى شده است؟
پاسخ: مشورت تابع جنسيّت نيست، بلكه تابع معيار و ملاك است. امام على عليه السلام مى فرمايد: «فانّ رأيهن الى افن»، چون زن عاطفى و احساساتى است، معمولاً رأى و نظر او استدلالى نيست. لذا در حديث ديگرى مى فرمايد: هرگاه تجربه اى از عقل و كمال يك زن داشتيد، با او مشورت كنيد. بنابراين دليل نهى از مشورت با زنان، سستى رأى بوده است و هرگاه مردى نيز اين گونه باشد نبايد مورد مشورت قرار گيرد.
سؤال: با اينكه قرآن مى فرمايد: اكثر مردم اهل انديشه نيستند، «اكثرهم لا يعقلون»(39)، «اكثرهم لا يعلمون»(40)، بسيارى از آنان فاسقند، «اكثرهم فاسقون»(41) و بسيارى در برابر حقّ تسليم نيستند، «اكثرهم للحق كارهون»(42) پس سفارش به مشورت براى چيست؟
پاسخ: قرآن اكثريّتِ مردمى را در نظر دارد كه گرفتار شرك و فساد و هوس هستند و هرگز مرادش «اكثر المتّقين» و «اكثر المؤمنين» نيست.
فوايد مشورت:
- احتمال خطا را كم مى كند.
- استعدادها را شكوفا مى كند.
- مانع استبداد مى شود.
- مانع حسادت ديگران است. اگر با مشورت كامياب شديم چون ديگران رشد ما را در اثر فكر و مشورت خودشان مى دانند نسبت به ما حسادت نمى ورزند. فرزندى كه رشد مى كند هرگز پدرش به او حسادت نمى ورزد، چون رشد او را بازتابى از رشد خود مى داند.
۲.۶k
۲۳ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.