۷
_۷
ویو ات
بعده چند دقیقه خابم برد
تقریبا یه ساعت بعد بیدار شدم هنوز تو بغله ران بودم
سرمو چسبوندم به سینت دوباره چشمامو بستم و خابم برد
ویو یه ساعت بعد
نویسنده:هردوشون از خاب بیدار میشن و میرن طبقه پایین
ات:سلام
رین ماهی:علیک
ات :من میرم ظرفارو بشورم
ران:بزار بیدار شی بعدن بشور
ات:بعدن بیشتر میشن
ماهی:منم میام کمک
ات و ماهیرو میرن کارای خونه رو انجام میدن و ران و ریندو هم تو دفتره کارشون بودن
۳ساعت بعد
ات و ماهی:اخیش بلخره تموم شد
ران:خوبه
ات:کاراتون تموم نشد؟
ران:یزره دیگه مونده ولی رین انجام میده
ات میشینه رو مبل و موچی«ایده برای اسمه گربه نداشتم»رو ناز میکنه
رانم میشینه کنارش ماهیرو هم میره پیشه رین
ران:بوسیدن گردنه ات*خب بیبی برای امشب اماده ای؟
ات:اهوم*سرخ
ران:باید قول بدی مقاومت نکنی
ات:ب... باشه ران
ران:بنظرم اسممو اشتباه گفتی... چطوره ددی صدام کنی*در گوشه ات*
ات:باشه ددی
ران:افرین*اشاره به پاش*نظرت چیه بیای بشینی اینجا
ات:ها... باشه*نشستن روی پای ران
ران:خوبه خودتم میدونی که باید به حرفای ددیت گوش کنی
عزیزانی که منتظر اهم اهم هستین تا پارته بعد صبر کنین
ویو ات
بعده چند دقیقه خابم برد
تقریبا یه ساعت بعد بیدار شدم هنوز تو بغله ران بودم
سرمو چسبوندم به سینت دوباره چشمامو بستم و خابم برد
ویو یه ساعت بعد
نویسنده:هردوشون از خاب بیدار میشن و میرن طبقه پایین
ات:سلام
رین ماهی:علیک
ات :من میرم ظرفارو بشورم
ران:بزار بیدار شی بعدن بشور
ات:بعدن بیشتر میشن
ماهی:منم میام کمک
ات و ماهیرو میرن کارای خونه رو انجام میدن و ران و ریندو هم تو دفتره کارشون بودن
۳ساعت بعد
ات و ماهی:اخیش بلخره تموم شد
ران:خوبه
ات:کاراتون تموم نشد؟
ران:یزره دیگه مونده ولی رین انجام میده
ات میشینه رو مبل و موچی«ایده برای اسمه گربه نداشتم»رو ناز میکنه
رانم میشینه کنارش ماهیرو هم میره پیشه رین
ران:بوسیدن گردنه ات*خب بیبی برای امشب اماده ای؟
ات:اهوم*سرخ
ران:باید قول بدی مقاومت نکنی
ات:ب... باشه ران
ران:بنظرم اسممو اشتباه گفتی... چطوره ددی صدام کنی*در گوشه ات*
ات:باشه ددی
ران:افرین*اشاره به پاش*نظرت چیه بیای بشینی اینجا
ات:ها... باشه*نشستن روی پای ران
ران:خوبه خودتم میدونی که باید به حرفای ددیت گوش کنی
عزیزانی که منتظر اهم اهم هستین تا پارته بعد صبر کنین
۲.۰k
۳۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.