part 4
part 4
اون مرد بلخره به خودش اومد
+ : اروم باش اتفاقیه که افتاده خیلیم عذاب وجدان نگیر به هر حال همچنین مرگی سزاوارش بود
ا.ت : چی ؟
+: اون مرد فقط به تو تجاوز نکرده همیشه دختر میاره خونش البته به زور در ضمن این تنها کارهایی نیست که انجام میده اون حتی به پسراش هم رحم نکرد کتکشون میزد و حتی مثل تو ازشون استفاده میکرد حتی اگه تو نمیکشتیش من میخاستم بکشمش
با هر حرفش بیشتر تعجب میکردم
خب اگه داره این شکلی میگه پس نمیتونه به پلیس لوم بده پس کار تمومه باید از شر جنازه راحت شم
ولی اگه این حرفاش الکی باشه تا حواسمو برای فرار پرت کنه چی؟
داشتم با خودم کلنجار میرفتم که نگاهم خورد به دستش که توش ی چاقو قرار داشت
با ترس اب دهنمو قورت دادم
ا.ت : اون چیه توی دستت ؟
پسر با خونسردی تمام گفت
سونگمین : چاقو، داشتم میومدم کمکت
ا.ت : چی داری میگی ؟ تو واقعا میخاستی بکشیش ؟
سونگمین : اره میخاستم حداقل تو رو نجات بدم دخترای قبلی رو نتونستم نجاب بدم
ا.ت : پس تو الان قرار نیست به پلیس لوم بدی درسته؟
سونگمین : البته که نه حالا خودتو جم و جور کن باید از شر جنازه راحت شیم
و رفت سمت جنازه جابه جاش کرد و اورد جلوی در ورودی
سونگمین : همینجا وایستا تا ماشینمو بیارم
ا.ت : به نفعته که گولم نزده باشی چون اگه بری پیش پلیس روزگارتو سیاه میکنم
سونگمین : من الان به جنازه دست زدم پس اگه برم پیش پلیس منم همراه تو گیر میوفتم حالا وایستا تا من بیام
ا.ت : وایستا اصن تو کی هستی قاعدتا باید کسی که قراره بهم کمک کنه رو بشناسم
سونگمین : من لی سونگمینم البته تو واقعیت کیم سونگمینم ولی خب بیشتر به اسم لی سونگمین میشناسنم
و انگشت اشاره ش رو به جنازه جلوم دراز کرد
سونگمین : به خاطر این لی سونگمین صدام میکنن
ا.ت : چه ربطی به این داره ؟
سونگمین : چون پسر ناتنی این عوضیم و لی فامیلی اینه تا قبل از وجود این عوضی من کیم سونگمین بودم
اون مرد بلخره به خودش اومد
+ : اروم باش اتفاقیه که افتاده خیلیم عذاب وجدان نگیر به هر حال همچنین مرگی سزاوارش بود
ا.ت : چی ؟
+: اون مرد فقط به تو تجاوز نکرده همیشه دختر میاره خونش البته به زور در ضمن این تنها کارهایی نیست که انجام میده اون حتی به پسراش هم رحم نکرد کتکشون میزد و حتی مثل تو ازشون استفاده میکرد حتی اگه تو نمیکشتیش من میخاستم بکشمش
با هر حرفش بیشتر تعجب میکردم
خب اگه داره این شکلی میگه پس نمیتونه به پلیس لوم بده پس کار تمومه باید از شر جنازه راحت شم
ولی اگه این حرفاش الکی باشه تا حواسمو برای فرار پرت کنه چی؟
داشتم با خودم کلنجار میرفتم که نگاهم خورد به دستش که توش ی چاقو قرار داشت
با ترس اب دهنمو قورت دادم
ا.ت : اون چیه توی دستت ؟
پسر با خونسردی تمام گفت
سونگمین : چاقو، داشتم میومدم کمکت
ا.ت : چی داری میگی ؟ تو واقعا میخاستی بکشیش ؟
سونگمین : اره میخاستم حداقل تو رو نجات بدم دخترای قبلی رو نتونستم نجاب بدم
ا.ت : پس تو الان قرار نیست به پلیس لوم بدی درسته؟
سونگمین : البته که نه حالا خودتو جم و جور کن باید از شر جنازه راحت شیم
و رفت سمت جنازه جابه جاش کرد و اورد جلوی در ورودی
سونگمین : همینجا وایستا تا ماشینمو بیارم
ا.ت : به نفعته که گولم نزده باشی چون اگه بری پیش پلیس روزگارتو سیاه میکنم
سونگمین : من الان به جنازه دست زدم پس اگه برم پیش پلیس منم همراه تو گیر میوفتم حالا وایستا تا من بیام
ا.ت : وایستا اصن تو کی هستی قاعدتا باید کسی که قراره بهم کمک کنه رو بشناسم
سونگمین : من لی سونگمینم البته تو واقعیت کیم سونگمینم ولی خب بیشتر به اسم لی سونگمین میشناسنم
و انگشت اشاره ش رو به جنازه جلوم دراز کرد
سونگمین : به خاطر این لی سونگمین صدام میکنن
ا.ت : چه ربطی به این داره ؟
سونگمین : چون پسر ناتنی این عوضیم و لی فامیلی اینه تا قبل از وجود این عوضی من کیم سونگمین بودم
۶۴۳
۱۶ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.